سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و به نویسنده خود عبید اللّه بن ابى رافع فرمود : ] دواتت را لیقه بینداز و از جاى تراش تا نوک خامه‏ات را دراز ساز ، و میان سطرها را گشاده دار و حرفها را نزدیک هم آر که چنین کار زیبایى خط را سزاوار است [نهج البلاغه]

در رجال :

دراین فن سبکى بدیت داشت . با طبقه بندى رجال راویان را مورد نقد و بررسى قرار داد و به رجال پژوهان باارائه کمیت و کیفیت روایات هرراوى شناساند که کدام راوى سخنش ارزشمنداست و کدام راوى پایگاهى براى سخنش نمى توان قائل شد.

بااین روش سره از ناسره افتادگیها مرسل و نامرسل مشترکات طبقات و... مشخص شد.

دراصول :

بروجردى بااین که دراین فن تسلط فوق العاده اى داشت نه خود و نه شاگردان را دراین وادى سرگردان نگه نمى داشت . گاهى دراستنباط حکم شرع ازاین دانش مدد مى گرفت . تمام تلاش را در تتبع عمیق و فهم حکم شرع از قرآن و روایات به کار مى گرفت .

او در فکر ساختن و پى ریزى کاخ بلند فقه بود نه در فکر سرگرمى و فضل فروشى و نه این که از بى دردى به تدریس پناه آورده باشد.

عمر بر باد ده نبود بلکه از لحظه لحظه عمر خود و شاگردان در راه شناخت معارف بهره مى برد.

با تدبیر وارائه درس پرمحتوى و شیرین چنان در شاگردان شوق و ذوق ایجاد کرده بود که براى فرا رسیدن ساعت درس لحظه شمارى مى کردند.

( 12 )

شاگرد را پرتکاپو بار مى آورد. شاگرد بعداز مدتى فراگیرى در خود قوه استنباط مى یافت .

ازامام خمینى نقل مى کنند که گفته بودند:

[طلبه اى که مقدمات و سطح را خوب طى کرده باشد و داراى استعداد باشد دو یا سه ماه در درس آیه الله بروجردى شرکت کند مجتهد مى شود و مى توان همین روش را در دیگرابواب مسائل فقهى به کار گیرد].

طلاب از سر درگمى نجات پیدا کردند واحساس حیاتى نو در آنان پدیدار گشت .

او در عرصه فقه به آنچه شیعه عرضه کرده بود بسنده نمى کرد. هر درى را که امکان بهره ورى از آن مى رفت مى زد بى تعصب کور. در طول مطالعات فقهى و روائى خود آنچنان به اقوال عامه مسلط شده بود که همگان حتى دانشمندان آنان را به اعجاب و تحسین واداشته بود:

[ آیه الله بروجردى بر اقوال عامه فوق العاده مسلط بود. نه تنها بر فتاوى واقوال ائمه اربعه آنان تسلط داشت که بر نظریات صحابه و دیگر فقهاى آنان چون : اوزراعى ثورى لیث و... محیط بود.اختلاف نظرهایى که در یک مساله داشتند مى دانست .این تسلط به طورى بود که : برخى از فقهاى اهل سنت در ملاقات باایشان آن مرحوم رااز خودشان براقوال و نظریات علماى عامه مسلطتر مى دیدند]!

این فرازاز زندگى بروجردى باید شدیدا پاس داشته شود و همه گاه از آن مراقبت به عمل آید تا جهل و بى مایگى سایه شوم خود را بر حوزه ها نگستراند. جمود یکسونگرى احتیاط زدگى تقلید و پیروى کورکورانه از بزرگان آفاتى است خطرناک و بنیان برافکن و جهل آفرین که باید با تمام توان به پیروى از بروجردى بزرگ والگو گرفتن از روش فقهى ایشان دست رد به سینه آنها زد.

تقلید و تعصب ناروا و غیرمنطقى روى اقوال بزرگان و مبارزه با هر نظرگاه نو توان علمى رااز حوزه مى گیرد ازاین روى بروجردى با حفظ احترام بزرگان و تاکید براین امر باانظار آنان نقادانه برخورد مى کرد. راه سخت است و صعب العبور امااگر به فرداى حوزه ها دل بسته ایم و در فکر شکوفایى هر چه بیشتر آن هستیم باید دشنه تعصب رااز دست متعصبین گرفت و عرصه را بر آنان تنگ گرفت تا گل اندیشه بشکفد.

( 13 )

واقع نگرى

جموداندیشى در حوزه فقه از لشکر مغول براى جامعه انسانى زیانبارتراست .

آنان که اوضاع واحوال جامعه را نمى شناسند واز دگرگونیها بى خبرند و گویى که در قرنها پیش زندگى مى کنند نباید در مقام افتا برآیند و چرخ زندگى را در تارهاى عنکبوتى انظار خویش به بند بکشانند.

انظار آنان که مى پندارند فقیه باید کار خود را بکند و کارى نداشته باشد که نظر فتواى او چه نقش اجتماعى مى آفریند سم مهلک است .

طرز تفکر واندیشه نو بروجردى که ازاسلام ناب نشات گرفته است باید براى حرکتى پایدار و محکم و مبارزه جدى بااندیشه هاى واپس گرا الگو قرار بگیرد.

او به جوانب بود واز جمود و جمودگرایان در گریز.

او به جوانب و تنشهاى اجتماعى فتوا به دقت مى اندیشید.

وقتى بخشى از منازل مسکونى را براى وسعت خیابان چهار مردان قم خراب کرده بودند برخى از مقدسان سطحى نگر و به دوراز نبض زندگى و گریزان از واقعیتهاى موجود به مخالفت برخاسته بودند و حتى از آن خیابان واز روى خانه هاى خراب شده عبور نمى کردند. مرحوم بروجردى براى مبارزه بااین اندیشه غیر واقعیتگرا و به دورازاوضاع اجتماعى شخصا از آن خیابان عبور کرده و گفته بود:

[ امروز وضعیت جورى است که اقتضاى این مساله را دارد]. <**ادامه مطلب...**>