نوروز
پیشینه ،باورها و مراسم مربوط به آن
دکتر منصور رستگار فسائی
نوروز که به نامها و اوصاف :عید ،عید نوروز ،جشن فروردین ،جشن بهار ،بهار جشن، جشن بهاری ،نوروز جمشیدی ،نوروز سلطانی و نوروز جلالی مشهور است ،مهمترین ،عمومیترین و دیرپاترین جشن ملی مردم ایران است: مهمترین است زیرا که قرنهای متمادی است که مورد توجه مردم ایران و سرزمینهائی است که با این مردم ،دیرینة فرهنگی مشترک دارند و از مدتها پیش از فرارسیدن آن ،منتظر قدومش هستند و برای رسیدنش لحظه شماری میکنند ،جامة نو میدوزند ،شیرینی میپزند ،خانه را آب و جارو میکنند ،عروسیها و شادیهای بزرگ خود را هم زمان با آن برگزار میسازند و چون فرا میرسد به دیدار هم میشتابند ،قهرها بدل به آشتی میشود و کینهها به محبت تبدیل میگردد، مهمانیها داده میشود و هدیهها و عیدیها مبادله میگردد و از کهنسالترین افراد خانواده تا جوانترین آنها به نوعی در این شادی همگانی شرکت میجویند؛ عمومیترین است زیرا نوروز مرزی نمیشناسد و از هر دیواری در ایران زمین وارد میشود و تمام اقوام و مذاهب و گروههای فکری و عقیدتی را که در این مرز ایزدی زندگی میکنند، یکسان شادمان میدارد و به همین جهت است که «نوروز» یکی از قائمههای سنن و فرهنگ ایرانی است که شاعرانی چون فردوسی ،تعظیم آن را بزرگداشت راستی و حقیقت و مرز و بوم ایران دانستهاند و نشان مردم نیک را آن دانستهاند که ؛
نگه دارد آئین جشن سده همان فرّ «نوروز» و آتشکده (1)
و بهترین روز و روزگار را که آرزو کردهاند، روزگار نوروزی بوده است . (2) بنابر شاهنامه،دشمنان ایران ،با «نوروز» دشمنی میورزند و میخواهند که آن را نابود سازند و بدین ترتیب به خطر افتادن نوروز ،به خطر افتادن استقلال ایران زمین را معنی میدهد. (3)
در شاهنامه ،گاهی بزرگان ایرانی نوروز را به حدی مقدس و مورد احترام میدانند که بدان سوگند میخورند. (4)
و به همین جهت جایگاههای برگزاری جشن نوروز و مهرگان را آذین میبندند . (5)
«شیرین» در واپسین دم زندگی ،دارائیهای خود را به نیازمندان و آتشکده و جایگاه جشن نوروزی و سده میبخشد . (6)
«نوروز» در طول تاریخ ایران ،بدون وقفه، مورد توجه مردم قرار داشته است و حوادث روزگار اگرچه گهگاه آن را از شور و گرمی انداخته اما هرگز به فراموشی نسپردهاند ؛ در میان جشنهای ملی ایران، نوروز و مهرگان و سده از دیگر جشنهای ایرانی پر رونقتر بودهاند و فردوسی از این سه جشن جابجا سخن میگوید . (7)
اما بتدریج مهرگان و سده در میان ایرانیان، رونق خود را از دست دادهاند، ولی نوروز همچنان پر رونق و شادی افزا پایدار مانده است .
واژه نوروز در پهلوی به صورت نوکروچ Nokroc آمده است که مرکب است از دو جزء ؛بخش اول به معنی نو و جدید و تازه و بخش دوم به معنی زور است و روی هم به معنی روز تازه و نو و یوم الجدید است که در عربی به صورت «نوکروز» و «نیروز» و «نیریز» به کار رفته است . (8)
نوروز بزرگترین جشن ملی ایران است که با نخستین روز از نخستین ماه سال خورشیدی (فروردین) در بهاران آنگاه که آفتاب به برج حمل انتقال مییابد و روز و شب برابر میگردد، آغاز میشود .
طبعاً نوروز ،آغاز ماه فروردین و شروع فصل بهار است و بدین ترتیب لحظه تحویل سال مطابق تقویم جلالی دقیقاً آغاز سالی است که 365 روز و 5 ساعت و 48 دقیقه و 64 ثانیه به طول میانجامد و نزدیکترین و علمیترین و دقیقترین سالهای شمسی جهان است. روز نخستین هر ماه بنا به سنت ایرانیان «هرمزد» ،هرمز، اورمزد و هورمز و هورمزد خوانده میشد و روز دوم بهمن و روز سوم اردیبهشت و روز چهارم شهریور و روز پنجم سفند ارمذ و روز ششم خرداد و به همین ترتیب هریک از سی روز نامی خاص خود را داشت و نوروز عبارت بود از هرمزد روز یا روز اورمزد از ماه فروردین و به همین جهت فردوسی ،فرا رسیدن نوروز را «سر سال نو ،هرمز فرودین» میخواند . (9)
سابقه تاریخی نوروز :
«قرائنی در دست است که میرساند این جشن در عهد قدیم یعنی هنگام تدوین بخش کهن اوستا نیز در آغاز برج حمل (بره) یعنی اول بهار برپا میشده و شاید به نحوی که اکنون بر ما معلوم نیست آن را در اول برج مزبور ثابت نگاه میداشتند.» (10) بنابر اعتقاد دار مستتر ،نوروز از مراسم بسیار کهن ایرانیان آریائی نژاد است که اگرچه از این جشن و مراسم آن در اوستا سخنی نرفته است اما در کتب دینی پهلوی از آن گفتگو شده است .
بطور کلی در دوره ساسانیان مردم جشن نوروز را بیش از دیگر جشنها گرامی میداشتند. این جشن در آغاز سال بود و بلافاصله پس از فروردینگان میآمد و روز شادی و سرور بود و مردم در این روز دست از کار میکشیدند و مالیاتهای خود را میپرداختند و به آب تنی و تفریح میشتافتند و در دربارهای ساسانی با شکوهی فراوان برگزار میشد.
برخی از شیعیان، نوروز را روز خلافت علی بن ابیطالب میدانند و حدیثی از حضرت صادق (ع) نقل میکنند که فرمودند: در این روز (نوروز) آفتاب عالم تاب بر ذرات کائنات جلوة طلوع نماید و به فرمان الهی از اَزهیروگلها و گیاهان روئیدن آغاز کنند... در این روز نوح برجودی قرار گرفت و جبرئیل امین به رحمة للعالیمن نازل شد و امیرالمؤمنین (ع) به فرموده سید المرسلین پای بر دوش مقدس آن سرور گذاشت و خانهی کعبه را از بتها پاک ساخت، در این روز خلیل الرحمان بتها را شکست و عثمان به قتل رسید و شاه ولایت علی (ع) بر سریر خلافت ظاهری نشست.... (11) و به قولی روز سعید غدیر خم مصادف با نوروز بود . (12)
در دوره خلفای اموی دریافت هدایای نوروزی از ایرانیان متداول شد و بنی امیه هدیهای را در عید نوروز بر مردم ایران تحمیل کردند که در زمان معاویه مقدار آن به 5 تا 10 میلیون درهم بالغ میشد. (13) نخستین کسی که هدایای نوروز و مهرگان را رواج داد حجاج بن یوسف بود، اما در زمان عمربن عبدالعزیز این امر منسوخ شد. در نتیجة ظهور ابومسلم خراسانی و روی کارآمدن خلافت عباسی و نفوذ برمکیان و دیگر وزرای ایرانی و تشکیل سلسلههای طاهری و صفاری و سامانی جشنهای ایرانی و از آن جمله نوروز رواجی تازه یافت و شاعران دربارة نوروز تهنیت نامهها میساختند و شاعرانی چون جریر ،شاعر عرب ،نوروزیهها دارند و شاعرانی چون ابونواس در ستایش نوروز و مهرگان اشعار فراوان ساختهاند و این رسم ملی با آداب و رسوم مفصل و ویژه خود تا به امروز ادامه یافته است و از 11 فروردین 1304 هجری شمسی برابر با 1925 میلادی آغاز سال رسمی ایران شده است .
چرا نوروز را گرامی و بزرگ داشتهاند ؟
مسلماً، سنتهای ملی و آداب و رسوم قومی، ریشه در واقعیات ،باورها و اعتقادات مردم دارند و طبعاً ایرانیان «نوروز» را به همین دلیل در هالهای از تقدس ،فال نیک، فرخندگی و نیکروزی قرار دادهاند و برای توجیه تقدس و خجستگی آن داستانها پرداخته و وجه تسمیهها ساختهاند. از مجموع این داستانها میتوان به دیرینگی نوروز ،یزدانی بودن و خجستگی آن پی برد و نقش آن را در تعمیم عدالت ،مهربانی ،دستگیری از ناتوانان و رفع دشمنیها و زشتیها بازشناخت. آنچه در زیر میآید بازتاب گوشهای از باورهای نیاکان ما دربارة نوروز و پیدائی آن است که به اختصار مطرح میگردد و از میان همة آنها میتوان گردش انتقالی زمین و اعتدال هوا را در نوروز ،آفرینش جهان و انسان و شادی و نیک روزی و فرود آمدن فروهرها و داستانهای مختلف مربوط به جمشید را در رابطه با نوروز نام برد ،اگر چه بسیاری از توجیهات مربوط به تقدس ایام نوروز به روز خرداد از ماه فروردین باز میگردد که نوروز خاصه است. مقدمتاً توضیح این نکته لازم است که نوروز را به نوروز عام و خاص تقسیم کردهاند و مدتها این دو نوروز در تعاقب هم جشن گرفته میشد :
1ـ نوروز عام که به نوروز کوچک یا خرد یا عامه و نوروز صغیر نیز مشهور است همان عید نوروز امروزی است که از روز هرمزد (روز اول فروردین) آغاز میشد و این همان لحظه رسیدن خورشید است به نقطه اول برج حمل و آغاز بهار و سال جلالی .برگزاری جشن نوروز برای عامه مردم فقط 5 روز اول سال بود ،اما در آغاز دوره ساسانی در همة ماه فروردین ادامه مییافت ،بدین معنی که تمام فروردین را در میان طبقات ششگانه ملوک، اشراف ،خدمتگزاران ملوک و حواشی ملوک ،اشراف و عامه مردم و شبانان تقسیم کرده و به هریک 5 روز اختصاص داده بودند . (14) اما در دورانهای بعد ،عملاً جشنهای نوروز عام از اول فروردین تا آخر روز سیزدهم فروردین ادامه یافته و تثبیت شده است و در روز سیزدهم فروردین مردم از خانه خارج میشوند و معتقدند که اگر خانه در این روز از ساکنان آن خالی نگردد ،سال نو ،با بدبختی همراه خواهد بود ؛بنابراین جشن واقعی بهار و پایان مراسم نوروزی ،در این روز در طبیعت برگزار میشود .
2ـ نوروز خاص یا نوروز بزرگ از روز ششم فروردین یعنی خرداد روز آغاز میشد و بسیار مقدس بود ؛کتاب پهلوی «ماه فروردین روز خرداد» (15) در ستایش این روز به زبان پهلوی موجود است و همزمان با جشن سغدیان و خوارزمیان برپا میگشت و از میان رسمهای پارسیان که در این مورد هنوز در بخارا رواج دارد آن است که حلقههای گل و برگ بر سر ستونهای مجزا از هم که ایوان خانهها بر آن نهاده شده است ،میگذارند و بقول ابوریحان بیرونی،«ششم فروردین ماه ،نوروز بزرگ دارند زیرا که خسروان بدان پنجروز (نوروز عامه) حقهای حشم و گروهان و بزرگان بگزاردندی و حاجتها روا کردندی ،آنگاه بدین روز ششم خلوت کردندی خاصگان را . (16)ادامه مطلب...
سال نو در 5 قاره جهان در همه کشورها عید به نوعی خاص برگزار می شود. همچنین اعیاد به دسته های مختلف مانند اعیاد ملی ، سنتی و مذهبی تقسیم می شوند. برای مثال عید نوروز در کشور ایران که همزمان با آغاز بهار می باشد. یک عید ملی و سنتی است که از زمانهای بسیار دور تاکنون در میان ایران مرسوم بوده است. حتی ایرانیان که در خارج از ایران زندگی می کنند این عید را جشن می گیرند؛ با برگزاری این عید، فرهنگ و سنت ایرانی فراموش نمی شود. رسوم هر کشور به نوبه خود زیبا و با شکوه است. در ذیل می خواهیم در مورد مراسم و تاریخ عیدهای کشورهای مختلف صحبت کنیم. چین چین یک کشور پر از رسوم و سنتهاست؛ زیرا تاریخچه ای بس عمیق دارد. در چین به دلیل جمعیت کثیر، ادیان مختلفی وجود دارد. اما دین بودا اکثریت مردم را به خود اختصاص داده است. البته تعداد مسیحیان و مسلمانان در چین می گیرند و آن را عید خود قرار می دهند. البته بهار این کشور زودتر از بهار ما ظهور می کند. همچنین تقویم چینها براساس گردش ماه به دور زمین است و هر سال تاریخ آن تغییر می کند. در سال 2003 سال جدید در اول فوریه آغاز شد. چینیها نیز مانند ما ایرانیها 12 ماه دارند. هر سال را براساس یک حیوان نامگذاری می کنند. هر فردی که در یک سال مربوط به آن حیوان به دنیا می آید معتقد است که اخلاق و رفتاری شبیه به آن حیوان دارد؛ برای مثال فردی که در سال ببر به دنیا بیاید. فردی مغرور است. موش ، گاونر، ببر ، خرگوش، اژدها ، مار ، اسب ، گوسنفد ، میمون ، خروس ، سگ و خوک 12 حیوانی هستند که به صورت دوره ای می چرخند و هر سال نام یکی از این حیوانات را به خود می گیرند. سال 2003 در تقویم چینیها سال گوسفند است . البته بعضی از چینیها تقویمشان را براساس چرخش زمین به دور خورشید تنظیم می کنند. به هر صورت سال نو چینیها با آغاز بهار شروع می شود. شب عید بر روی میز های پایه کوتاه خود غذاهای سنتی می گذارند و اعضای خانواده دور تا دور آن دوزانو می نشینند و مرد و زن لباسهای سنتی بر تن کرده و به یکدیگر هدایایی تقدیم می کنند. همیچنین لباس یا مبلغی پول را برای مستمندان کنار می گذارند تا با کمک به بی بضاعتان مورد لطف خداوند قرار گیرند. در ضمن در روز اول سال نو کارناوالهای شادی در خیابانها به راه می افتند و مردم با ماسکهای سنتی و مخصوص به جشن می پردازند. اروپا همانطور که می دانیم اکثر اروپاییان مسیحی هستند و تولد مسیح را جشن می گیرند و اول ژانویه هر سال مطابق با آغاز سال نو مسیحی است. البته رسم ها در هر کشور اروپایی متفاوت است که ما به طور کلی رسوم مشابه را بیان می کنیم. اکثر اروپاییها در شب عید بوقلمونهای شکم پر و ماهی سرخ شده یا کباب شده را بر سر میز خود قرار می دهند. در شمعدانهای بلند شمعهای روشن خودنمایی می کنند. اعضای خانواده به دور هم جمع می شوند و یک مهمانی ترتیب می دهند. راس ساعت 12 شب اول ژانویه ، سال تحویل می شود و مردم به یکدیگر سال نو را تبریک می گویند و به هم هدایای گوناگون می دهند. ناگفته نماند همان طور که ما ایرانیان سفره هفت سین می چینیم. اروپاییان نیز سرو کاج را با چراغهای ریز رنگی و گلوله های توپی براق و مجسمه های کوچکی از بابا نوئل تزیین می کنند و کادوهایشان را زیر این درخت می گذارند. بر در ورودی خانه خود نیز حلقه ای از گل و برگهای سبز به منظور برکت و خوش یمنی آویزان می کنند. بچه ها کفشهایشان را پایین تخت خود می گذارند تا بابانوئل هدیه ای در آن قرار دهد که همیشه قرار دادن این هدایا به طور پنهانی از سوی والدینشان است تا بچه ها خوشحال شوند. یکی دیگر از رسوم و عقاید اروپاییان این است که معتقدند اولین فردی که بعد از سال تحویل وارد خانه شان شود باید خوش قدم و پربرکت باشد که تا آخر سال برکت و خوش یمنی برای خانواده به ارمغان آورد. حال سری به کشورهای آسیایی می زنیم. هند هندیان نیز دارای ادیان و فرقه های گوناگون هستند. در این کشور بوداییان در اکثریت می باشند. البته همانطور که گفته شد هند 72 فرقه دارد و هر کدام رسوم خاص خود را دارند. در ذیل به یکی از اعتقادات عمومی هندیها می پردازیم. هندیها روزی را عید می دانند که خوبیها بر بدیها پیروز شود. آنان روز عید را D iwali می نامند و معتقدند که در سالهای دور «پرنس» که جوانی بسیار مردم دوست بود. بعد از مرگ پدرش به تخت سلطنت رسید و مردم از این موضوع شادمان شدند. اما نامادری، بدذاتش که با شیطان همدست بود و یک جادوگر محسوب می شد. او را به مدت 14 سال به جنگلهای دور دست تبعید کرد. از طرفی همسر پرنس؛ «راما» توسط پادشاه راوان که شیطان صفت بود دزدیده شد.«راما» به دنبال همسرش گشت و بالاخره با کمک خداوند توانست بر راوان پیروز شود و همسرش را نجات و نامادری اش را شکست دهد و به تخت سلطنت بنیشیند و این یعنی پیروزی خوبی بر بدی. هندیها چنین روزی را که روز پیروزی راما و به تخت پادشاهی نشستن اوست. جشن می گیرند و در خانه هایشان چراغهای روغنی روشن می کنند و این روز را D i wali یا D eepawali می نامند که به زبان سانسکریت یعنی «صف نورها» امروزه نیز هندی ها اواخر اکتبر و اوایل نوامبر را روز D i wali می دانند و جشن می گیرند. در این جشن زنان لباسهای ساری پر زرق و برق بر تن و شیرینهای مخصوص و سنتی تهیه می کنند. سبدهای پر گل در دست می گیرند و به همراه خانواده به دیدار فامیل و دوستان می روند. در این روز مراسم خواستگاری و عروسی خوش یمن است. البته هندیان مسیحی همان اول ژانویه را سال نو خود می دانند و مانند اروپاییان درخت کاج تزیین می کنند و تولد مسیح را جشن می گیرند. کره سال نو در این کشور در اواسط آوریل آغاز می شود و مردم چهار روز به جشن و پایکوبی می پردازند. مردم کره روز اول سال نو را سانگران Song kran می نامند. جوانان عطرهای یاسمن به خود می زنند. زنان خانه دار، خانه ها را به قول خودمان خانه تکانی و در و دیوار خانه را با گلهای خوشبو تزیین می کنند. روز اول سال همه مردم برای عبادت به معابد می روزند و از بودا سالی خوب را طلب می کنند. در این روز افرادی که با هم قهر هستند. آشتی می کنند و با سبدهای گل و شیرینی به دیدن یکدیگر می روند. سنگاپور 50 درصد مردم سنگاپور را چینیها تشکیل داده اند؛ پس طبیعی است که همان گردش ماه را مبنای سال خود بدانند و رسوم چینیها را اجرا کنند. سنگاپوریها سه روز الو سال نو را تعطیل می کنند و به دیدن اقوام و نزدیکان می روند. در این سه روز برای آنان کار کردن معنا ندارد. آنان قبل از سال نو به خرید می روند و برای خانه های خود وسایل تزیینات و همچنین هدایایی برای نزدیکان و دوستان خود خریداری می کنند. یکی از رسوم سنگاپوریها پول گذاشتن زیر بالش جوانان است؛ به این ترتیب که بزرگترها و والدین در پانزدهمین روز سال نو مبلغی پول در یک پاکت قرمز رنگ زیر پالش کودکان و جوانان خود می گذارند. آنان نیز این پول را خوش یمن می دانند و در طی سال آن را در کیف خود نگهداری می کنند تا مالشان برکت پیدا کند. ژاپن ژاپن «سرزمین آفتاب» جمعیت کثیری دارد و مردم آن مانند چین بودایی هستند. البته دین مسیحیت نیز در این کشور به تعداد زیاد به چشم می خورد. در این کشور تقویم تا اواخر قرن 19 بر اساس گردش زمین به دور خورشید بود. اما در حال حاضر به طور مرسوم براساس گردش ماه به دور زمین نوشته می شود. ژاپنیها به روز اول سال نو gantan می گویند که امروزه اول ژانویه روز اول سال نو محسوب می شود. البته این کشور در طی سال اعیاد مختلف سنتی و مذهبی دارد. زنان قبل از سال نو چند روز را به تمیز کردن خانه و تغییر دکوراسیون اختصاص می دهند. مردم شب قبل از سال نو به معابد می روند و زنگی را که در آستان معبد آویزان است به صدا در می آورند و از بودا خواستار سالی خوب می شوند. در شب سال نو مردم ماهی غذاهای دریایی و برنج کوفته شده و بدون روغن تهیه می کنند و روی میز می گذارند. زنان لباسهای کیمونو به تن می کنند و مردان لباسهای مخصوص و سنتی می پوشند و دور هم می نشینند. به هنگام آغاز سال نو ژاپنیها معتقدند که باید به یک فرد پاک و معصوم نگاه کرد تا سال نو با خوبی و موفقیت طی شود. 5 روز اول سال نو همه جا تعطیل است و مردم قبل از سال نو خرید و مایحتاج خود را تهیه می کنند تا در روزهای تعطیل مشکلی نداشته باشند. در این 5 روز خیابانها مملو از گروههای موسیقی سنتی است. استرالیا استرالیا یک کشور مهاجر نشین است، اما اکثر مردمانش از انگلیس و دیگر کشورهای اروپایی آمده اند. لذا اکثریت مردم مسیحی هستند و اول ژانویه برای آنان اولین روز سال نو می باشد. مردم استرالیا بسیار خوشگذران هستند. دو روز اول سال تعطیل است و همه مردم به دشت و چمنزارها می روند در کنار سواحل چادر بر پا می کنند و تعطیلات خود را به این نحو می گذارنند. روز 31 دسامبر که شب سال نو است، در استرالیا غوغایی بر پاست؛ مردم از صبح در حال رفت و آمد و خرید هستند. شب هنگام نیز مهمانی ترتیب می دهند. راس ساعت 12 شب صدای زنگ کلیساها، بوق اتومبیلها و کشتیها به صدا در می آید. مردم نیز در خانه هایشان زنگوله های کوچک طلایی را به صدا درمی آورند و با این روش آغاز نو را اعلام می کنند. در خانه ها زرق و برق درخت های کاج و سرو تزیین شده به چشم می خورد. بر سر میزهای غذا ، بوقلمون و ماهی سرخ شده به همراه مخلفات دیده می شود. روشن کردن شمع بر سر میز شام نیز رسم است. اعضای خانواده هدایای خود را در جعبه های رنگی با روبانهای براق بسته بندی کرده و به یکدیگر هدیه می دهند. روسیه در روسیه اکثر مردم مسیحی ارتودوکس هستند. البته در بین آنها کاتولیک نیز دیده می شود. در این کشور در شب اول ژانویه جشن برپاست. کاخ کرملین چراغانی می شود و آتش بازی همه آسمان مسکو را فرا می گیرد. بیشترین تعطیلات این کشور مربوط به سال نوست. شب اول ژانویه مردم بهترین غذاها را تهیه می کنند. در این کشور در واقع از 25 دسامبر جشن آغاز می شود. ارتودوکسها روز 7 ژانویه را روز اول سال و عید خود می دانند. علاوه بر این تعطیلات، روز ملی زن که 8 مارس است نیز تعطیل می باشد. در آن روز جشن و شادمانی بر پا می شود. زنان از کارکردن معاف هستند و به آنان هدیه داده می شود. روز کارگر، روزمرد و روز خاطره ها نیز از اعیاد بزرگ روسیه می باشد. آمریکا آمریکا نیز مانند کشورهای اروپایی اول ژانویه را سال نو است. کیک، بوقلمون سرخ شده شکم پر، ماهی، دسرهای میوه از خوراکیهای مرسوم امریکاییهاست. شکلاتهای کاکائویی به اشکال مختلف با بسته بندی های زیبا بر سر میزها دیده می شود و دوستان آن ها را به یکدیگر هدیه می دهند. امسال عده ای از آشپزها دست به دست هم دادند و برای شب عید ساندویچی 3 متری تهیه کردند و در خیابان به نمایش گذاشتند و بعد تکه تکه کردند و به فروش رساندند. هزاران نفر در میدان ساعت نیویورک به هنگام تحویل سال جمع می شوند و برای ساعت 12 شب لحظه شماری می کنند. به هنگام اعلام سال نو، یک لحظه همه چراغهای خاموش و بعد روشن می شود. ناقوس کلیساها به صدا درمی آید و مردم از فرط شادی جیغ می کشند و به همدیگر سال نو را تبریک می گویند. اولین روز سال نیز تعطیل است و مردم به دیدن دوستان و برگزاری میهمانیها می پردازند. آسیایی های مقیم آمریکا(البته منظور ایرانیها نیست) شیرینیهای خوشمزه ای درست کرده و به هنگام آغاز سال نو به همگان تعارف می کنند. اسپانیایی های مقیم آمریکا به هنگام سال جدید میوه های تازه به ویژه انگور میل می کنند و معتقدند با خوردن میوه در آستانه سال نو زندگی ای سراسر سلامتی و شادابی را در حلول سال خواهند داشت.
|
نوروز جشن آفرینش از پیشینه تاریخی نوروز و آیین های آن اطلاعات مستند و دقیقی در دست نیست. نوروز و جشن نورزی یک آیین کهن و همگانی و مربوط به نو شدن و جوان شدن طبیعت است. در اقوام مختلف جهان و بومیان ایران، پیش از آمدن آریایی های به ایران، نوروز از مهم ترین اعیاد بوده است. مهرداد بهار نوروز را یک جشن همگانی در فرهنگ ایران و بین النهرین آیین نوروزی را یک سنت کهن و محتملا رایج از هزاره سوم پیش از میلاد و در منطقه می داند و می نویسد: " این آیین یا همراه با کوچ بومیان نجد ایران به بین النهرین به آن سرزمین رفته، یا هم زمان در سراسر منطقه وجود داشته است. نوروز در فرهنگ های منطقه در اقوام سامی نیز از کهن ترین زمان ها شناخته شده بود. نیز در بسیاری از مردم جامعه های عرب دوره جاهلیت آن را جشن می گرفتند. در اوستا به نوروز اشاره ای نشده است و مهرداد بهار اشاره نکردن به نوروز را در اوستا به علت زردشتی نبودن این جشن و مرسوم نبودن چنین آیینی در شرق ایران احتمال داده است. در نوشته های پهلوی و مانوی از نوروز، جشن اول سال نو بسیار گفته شده است. در تخت جمشید نیز که یک مرکز آیینی – دینی بوده، مراسم نوروز برگزار می شده است. بیشتر روایات اسطوره ای – افسانه ای ایران دوره پیشدادی را زمان پیدایی نوروز و جمشید، چهارمین پادشاه پیشدادی را بنیانگذار نوروز و آیین نوروزی به شمار آورده اند. بنا بر پژوهش هایی که روی آثار سنگ نگاره ها و کتیبه های مانده از دوره هخامنشیان انجام شده، مردم آن زمان به درستی با نوروز آشنا بوده اند و نوروز را به عنوان آیینی کهن به هنگام گردش سال جشن می گرفته اند. پادشاهان هخامنشی از تخت جمشید که محلی مقدس و مخصوص نیایش بود، به هنگام نوروز برای برگزاری آیین های ویژه نوروزی و استقبال از نمایندگان اقوام مختلف مادی، عیلامی، بابلی، خوزی، آشوری، هندی، تونسی، آفریقایی و ...با پوشاک قومی – ملی خود ، در تخت جمشید گرد می آمدند و نوروز و نوشدگی سال را در کاخ آپادانا، در برابر شاه جشن می گرفتند و هدیه های خود را به پادشاه ایران اهدا می کردند. در دوران اشکانیان (250 پ م تا 226 م ) و ساسانیان (224 تا 652 م ) مردم نوروز را بنا بر سنت های فرهنگی رایج در فرهنگ مردم ایران در آغاز سال نو جشن می گرفتند. نوروز و جشن نوروزی در میان ایرانیان، چنان اهمیت داشت که برخی از جشن های مهم را به شمار روزهایی که تا نوروز فاصله داشت، می خواندند. ایرانیان مسلمان نوروز را هم چون نیاکان خود جشن می گرفتند. در برگزاری آیین های نوروزی در آغاز بهار، سخت می کوشیدند. در سرزمین های اسلامی، سه گونه عید در آغاز سال وجود داشت. 1- آغاز سال ایرانی یا شامی که مصادف با اوایل بهار بود. 2- آغاز سال قبطی (مصر) که به آخر اوت (نهم شهریور) می افتاد. 3- و بالاخره آغاز سال هجری قمری که هر سال تفاوت می کرد. بر این عیدها باید آغاز سال ایرانی قدیم را که آغاز تابستان بود نیز افزود. مردم مسلمان ایران و حکومت های ایرانی محلی در دوره عباسیان و حکومت های توانمند ایرانی پس از عباسیان به ویژه سامانیان (261 تا 389) در خراسان بزرگ و بوئیان (320 تا 348) در ایران جنوبی و عراق در زنده و پویا نگه داشتن نوروز و آیین های نوروز در میان جامعه مسلمان نقش بسیار مهمی داشتند. در دوران اسلامی به خصوص در دوره صفوی، جشن و آیین های نوروزی با برخی از آیین های و آداب اسلامی درآمیخت و رنگ تازه و مفهوم دینی گرفت. برای اعتبار بخشیدن به رفتارهای مسلمانان در آیین های نوروزی و شرعی و رواداشتن آنها، مجموعه ای حدیث و ورایت در چگونگی پیدایش نوروز و ارزش و اعتبار و تقدس آن نقل و گردآوری کردند. این حدیث ها و روایات شان و منزلت نوروز و آیین های مربوط به آن را نزد شیعیان ایرانی بیش از پیش بالا برد و به آنها اهمیت بخشید. برخی نسبت های مردمی و مراسم نوروزی مقدمه نوروز چنین است که در میدان های عمومی، با نقاره و شیپور و سنج از نیمه شب تا ظهر نوازندگی می کنند. پس از آن مردم بلافاصله محل کار خود را ترک می گویند و همه با هیاهو و خوشحالی به مساجد، میدان ها و ساختمان های عمومی روی می آورند و همه به هم تبریک می گویند. اسب دوانی، چوگان بازی، کشتی گرفتن، جامه نو پوشیدن، حنا بستن و... از جمله سنت هایی است که همیشه در این زمان از سال انجام می شده . نوروز و آزادی زندانیان در زمان هخامنشیان انجام می گرفته. جمشید پس از پروزی بر دیوان و برقراری حکومت داد و برابری که در نخستین روز نوروز انجام شد، زندانیان را آزاد کرد. شیر سنگی در بسیاری از شهرها و روستاها شیر سنگی وجود داشت که در زمان های کهن نمادی از نیروی آناهیتا، فرشته باروری و آب بوده اند. در این گونه جاها، دوشیزگان به هنگام شب سوری آیین های نیایشی با تندیس شیر داشتند. دختران بر روی شیر می نشستند و از زیر دست و پای آن چندین بار می گذشتند و پشت و شکم آن شیر را نوازش می کردند و از آن مراد می طلبیدند و فرزندان نیرومند می خواستند . در تهران نمادی دیگر وجود داشت و آن توپ بود. دختران دم بخت از توپ مروارید در این شهر در زمان های پیشین ، حاجت می طلبیدند. آوردن آب از آسیاب ها و چشمه سارها درزمان ساسانیان در برخی از روستاها رسم بر این بود که آب پای سفره هفت سین را می بایستی دختران شوی ناکرده از چشمه سارها، به ویژه از زیر آسیاب ها بیاورند، زیرا نوروز هنگام زایش و باروری است و کوزه آب که نمادی است از آناهیتا باید در خوان نوروزی نهاده شود. هفت سین در زمان ساسانیان، قاب های زیبای منقوش و گرانبهایی از جنس کائولین از چین به ایران آورده می شد و یکی از کالاهای ارزشمند بازرگانی چین و ایران آورده می شد و یکی از کالاهای ارزشمند بازرگانی چین و ایران همین ظرف هایی بود که بعدها به نام کشوری که از آن آمده بود نامگذاری شد به نام «چینی» و به گویش دیگر به صورت سینی و معرب «صینی» در ایران رواج یافت. برای چیدن خوان نوروزی از همین ظرف ها استفاده می شد آنها را به عدد هفت امشاسپند که عبارتند از اردیبهشت، خرداد ، مرداد ، شهریور ، بهمن ، اسپندارمذ و خود اهورامزدا، بر سر خوان های نوروزی می گذاشتند و از این رو خوان نوروزی، به نام هفت سینی و یا هفت قاب نام گرفت و بعدها با حذف «یا» به شکل هفت سین درآمد. یکی از لوازم خوان نوروزی، کتاب مقدس بود و چون این جشن ملی است، هر خانواده می توانست کتاب مذهبی ویژه خود را بر خوان نوروزی بگذارد. از دیگر خوراکی هایی که در زمان ساسانی بر خوان نوروزی می گذاشتند نان بود که نمادی از برکت است. در آن زمان، گرده نان هایی به اندازه یک کف دست یا اندکی کوچک تر می پختند و آنها را دون می نامیدند و بر سر سفره هفت سین می گذاشتند. شیر تازه دوشیده شده در خوان نوروزی نمادی است از غذای نوزادان گیهانی زیرا بنا بر اسطوره آفرینش انسان، در گهنبار همسپنتمدم ، یعنی در سیصد و شصت و پنجمین روز سال آفریده شد. بنابراین در جشن زادیش آدمیان، همانطور که کودک نوزاد به شیر نیاز دارد، نوزادن گیهانی نیز به شیر که در دین ایران کهن بسیار مقدس است، نیاز دارند. تخم مرغ بن مایه خوان نوروزی است و انواع سفید و رنگین آن می بایستی خوان هفت سین را زینت بخشد. زیرا تخم و تخمه نمادی است از نطفه و نژاد و در روز جشن تولد آدمیان که تخمه و نطفه پدیدار می گردد، تخم مرغ تمثیلی است از نطفه باروری که به زودی باید جان گیرد و زندگی یابد و زایش گیهانی انجام پذیرد. پوست تخم مرغ خود نمادی است از آسمان و طاق گیهانی. آینه، سمنو، ماهی، سیب، انار و سکه از دیگر چیزهایی است که خوان نوروزی به آنها مزین می شود. رویاندن سبزه و نگریستن به رویش و بالش دانه ها در دوازده روز و جشن نوروز از آیین های کهن ایرانیان بوده است. رشد بیشتر هر یک از دانه های کاشته شده را در گردش سال مظهری از رشد خوب آن دانه های کاشته شده را در گردش سال مظهری از رشد خوب آن دانه در سال نوی زراعی می پنداشتند. ایرانیان کهن، سبزه رویاندن را از زمان جمشید می دانستند و معتقد بودند که، جمشید پس از سرکوب اهریمن و پیروانش، که برکت را از مردم روی زمین گرفته بودند و باد را نمی گذاشتند که بوزد و درختان برویند، به زمین بازگشت. در این روز که نوروزش نامیدند، هر چوب و درختی که خشک شده بود باز رویید و سبز شد. یادآوری مردگان و بزرگداشت روان درگذشتگان در آخرین روزهای پایان سال، به ویژه در آخرین شب جمعه سال کهنه، بازمانده از آیین های نیاپرستی در جامعه های دوران ایران باستان است. روز عرفه (آخرین پنج شنبه سال) که در برخی جاهای دیگر ایران مانند خراسان به «روز بی بی حور» معروف است، روز مردگان می پندارند و باور دارند که روان های مردگان در این روز آزادند و از آسمان به زمین فرود می آیند تا آن روز را نزد کسانشان بگذرانند. اسطوره سیزدهم فروردین رسم بیرون رفتن از خانه در روز سیزدهم فروردین و آن روز را به شادی و تفریح گذراندن از روسوم دیرین ایرانی است و آخرین قسمت از جشن های نوروزی است. در اساطیر ایرانی عمر جهان هستی 12 هزار سال است و عدد 12 از بروج دوازده گانه گرفته شده است و پس از این دوازده هزار سال و عدد 12 از بروج دوازده گانه گرفته شده است و پس از این دوازده هزار سال عمر جهان بسته می شود و انسان هایی که در جهان هستی وظیفه آنها جنگ در برابر اهریمن است، پس از این دوازده هزار سال، پیروزی نهایی بر اهریمن می یابند. از آن پس دیگر جهان مادی وجود نخواهد داشت و آدمیان به جایگاه ابدی خویش به عالم مینو باز می گردند. با دانستن این موضوع می توان گفت که اولین دوازده روز جشن زایش انسان گویا تمثیلی از این 12 هزار سال زندگی انسان ها است و روز سیزدهم تمثیلی از هزاره سیزدهم، می تواند باشد که آغاز رهایش از جهان مادی است و از این رو روز سیزدهم می تواند روز بازگشت ارواح به مینو و روز بزرگ رامش گیهانی باشد. در متون کهن فارسی به بیرون شدن از خانه ها و به صحرا رفتن در روز سیزدهم فروردین اشاره ای نشده است. توجیه دیگری که برای مراسم نوروز شده این است که، روز سیزدهم سال نو گویا در دوران های کهن روز ویژه طلب باران بهاری برای کشتزارهای نودمیده بوده است. روزهای ماه در ایران قدیم نامی ویژه داشت و هر یک متعلق به ایزدی بود و روز سیزدهم متعلق به ایزد تیر یا «تیشتری» بود، که ایزد باران است. برای اینکه این ایزد پیروز باشد، لازم بود که همه مردمان در نماز از او نام برند و او را بستایند و از او طلب باران کنند. روز سیزدهم نوروز گویا روز رسمی همه مردم برای طلب باران، برای همه سرزمین های ایران بوده است که در اوستا آمده و افکندن سبزه های تازه دمیده نوروزی به آب روان جویبارها تمثیلی است از دادن فدیه به ایزد آب در آناهیتا و ایزد باران و جویبارها «تیر». در این روز مردم همه به دشت و صحرا می روند و از بامداد تا شامگاه به شادی و سرور می پردازند. ناخجستگی شماره سیزده و روز سیزده حادثه های بزرگ گیهانی در روزگاران کهن، بارها فلاکت و بلاهای بسیار برای دنیای خاکی ما پدید آورده اند. از این حادثه و بلایا در متون کهن نام برده شده است. در بعضی کتب مذهبی مانند اوستا، ودا، تورات، انجیل و کتاب های پهلوی و ... اشاره ای به این حادثه ها شده است. زمین لرزه و سیل و طوفان بسیار اتفاق افتاده است، اما همواره بدترین آنها در خاطر مردمان پایدار مانده است. یکی از حادثه های سهمگین گیهانی که ذکر آن در تورات آمده است، در روز سیزدهم سال نو مصری که مانند جشن فروردین ایرانی به هنگام تعادل بهاری خورشید گرفته می شد به وقوع پیوسته و موجب مرگ عده زیادی از انسان ها شده است. این روز مصادف با روز سیزدهم ماه ایرانی است . در آن روز سیزدهم سال نو، گویا ستاره ای دنباله دار در فضای زمین درخشیده است به طوری که در افق ایران نیز آن را دیده اند. بر اثر برخورد این ستاره با زمین آتشفشان ها آغاز آتشفشانی کرده اند و زمین لرزه ای سهمگین روی داده است و کاخ ها ویران گشته اند این حوادث، این اندیشه را در ذهن مردم پدیدار کرد که هر چند هزار سال یک بار واقعه ای اینچنینی رخ خواهد داد. از همین رو است که مردم به طور سنتی در هر سال به هنگام روز سیزدهم فروردین منتظر واقعه ای سهمگین بوده اند، از این جهت خانمان خود را رها می کردند و در این روز زیر سقف و بام نمی ماندند، تا اگر زمین لرزه ای رخ دهد در امان بمانند. رفته رفته روز سیزدهم سال و در پی آن شماره سیزده، رنگ نحس و ناخجستگی گرفت و مردم در همه جای دنیا از عدد سیزده پرهیز کردند و عدد سیزده یک ترس و وحشت برای همه ایجاد کرد. در حال حاضر در ایران، اروپا و آمریکا شماره خانه هایی که به 13 می رسد را به صورت 1+12 می نویسند. در تمام دنیا عدد 13 بدشگون و بدیمن است. منابع: برومند سعید، جواد، «نوروز جمشید»، انتشارات توس، چاپ اول 1377، تهران بلوکباشی، علی، «نوروز» دفتر پژوهش های فرهنگی ، 1380 ، تهران فره فروشی ، بهرام ، «جهان فروری» انتشارات کاریان، 1364، چاپ دوم، تهران
|
نوروز در آیات و روایاتدر کتاب شریف بحارالانوار مرحوم مجلسى رحمه الله پیرامون عید نوروز روایات متعددى نقل شده به طورىکه در جلد 59 بیش از 45 صفحه به این موضوع اختصاص یافته است. در این مختصر، به بخشهایى از آن مباحث اشاره مىشود: معلى بن خنیس نقل کرده است که روز نوروز بر امام جعفر صادق علیه السلام وارد شدم، امام علیه السلام خطاب به من فرمود: آیا این روز را مىشناسى؟ عرض کردم، قربانتشوم، این روزى است که ایرانىها آن را بزرگ و نیکو مىشمارند و به همدیگر هدیه مىدهند. پس امام فرمودند: علت این امر را که بسى دیرینه استبرایت تشریح خواهم کرد. عرض کردم اگر این موضوع را از ناحیه شما فراگیرم بهتر از آن است که گذشتگانم زنده شوند و دشمنانم نابود گردند! پس فرمودند: اى معلى! همانا نوروز روزى است که پروردگار جهان از بندگانش پیمان گرفت که او را پرستش کنند و به او شرک نورزند و به پیامبران و امامان علیهم السلام ایمان بیاورند. نوروز اولین روزى است که خورشید در آن طلوع کرد و بادهاى ناگهانى وزیدن گرفت و ستاره زمین در چنین روزى ایجاد شد ... نوروز روزى است که على علیه السلام در نهروان خوارج را هلاک کرد; گلهاى زمین در آن روز خلق شد; در چنین روزى بود که کشتى حضرت نوح علیه السلام بر کوه جودى نشست; همان روزى است که جبرئیل بر پیامبر صلى الله علیه و آله نازل شد; همان روزى است که ابراهیم علیه السلام بتها را شکست; در همین روز حضرت محمد صلى الله علیه و آله، على علیه السلام را بر دوش خود حمل کرد تا بتهاى قریش را سرنگون کند... در چنین روزى حضرت مهدى علیه السلام ظهور مىفرماید و ما انتظار فرج آن حضرت را در چنین روزى داریم; براى اینکه نوروز از ما و شیعیان ماست. نوروز براى مسافرت خوب و براى زراعت و طلب حوایجبسیار نیکوست، عقد نکاح و ازدواج در چنین روزى بسیار شایسته است. (1) همچنین در کتاب مزبور آمده استشیخ طوسى و سایر متاخرین براى عید نوروز اعمال مخصوصى را بیان داشتهاند که از آن جمله است: غسل، روزه، نماز و... (2) همچنین روایتشده که احمد بن فهد الحلى رحمه الله در کتاب مهذب البارع فرموده است که: نوروز، روز عزیز و بلند مرتبهاى است. (3) مرحوم سید مرتضى علامه بهاءالدین على بن حمید با استناد به فرمایش معلى بن خنیس از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که: نوروز روزى است که در آن روز پیامبر خدا صلى الله علیه و آله در آن روز براى امیر المؤمنین على علیه السلام در غدیر خم پیمان گرفت و آن حضرت را به امامتبعد از خودشان منصوب فرمود... و نوروزى بر ما نمىگذرد الا اینکه ما در آن روز منتظر ظهور فرج قائم آل محمد صلى الله علیه و آله هستیم. و نوروز از روزهاى ما مىباشد. (4) مرحوم حاج شیخ عباس قمى رحمه الله در فصل یازدهم کتاب گرانسنگ مفاتیج الجنان اعمال ویژهاى براى عید نوروز آوردهاند از جمله: نماز، ادعیه متعدد و صدقه دادن. و نیز از امام ششم علیه السلام روایت کرده که چون عید نوروز فرا رسد، غسل کن و پاکیزهترین جامههاى خود را بپوش و به بهترین بوهاى خوش خود را خوشبو گردان. صله ارحام، عیادات از بیماران، بزرگان دین، علما و پدر و مادر از جمله برنامههاى این روز است. پىنوشتها: 1- علامه مجلسى، بحارالانوار، ج 59، ص 91، باب 22 4و3و2- همان، ص 116;117.
|