سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خدایا ! از تو دانش سودمند و روزی فراخ می خواهم . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ـ در دعایش ـ]
ساده زیستى

مساله دیگر مساله تشریفات حوزه هاى روحانیت است که دارد زیاد مى شود. وقتى تشریفات زیاد شد محتوى کنار مى رود. وقتى ساختمانها و ماشین ها و دم و دستگاه ها زیاد شد موجب مى شود بنیه فقهى اسلام صدمه ببیند. یعنى بااین بساطها نمى شود شیخ مرتضى و صاحب جواهر تحویل جامعه داد.این موجب نگرانى است و واقعا نمى دانم بااین وضع چه کنم !این تشریفات باعث آن مى شود که روحانیت شکست بخورد زندگى صاحب جواهر را با زندگى روحانیون امروز که بسنجیم خود مى فهمیم که چه ضربه اى بدست خودمان به خودمان مى زنیم .

امام خمینى 1363/06/12

( 4 )

بدون شک ساده زیستى یکى ازارزشهاى والا در فرهنگ اسلامى است که در تعالیم اسلامى زیر عناوین : زهد اعراض از دنیا و دورى ازاسراف و تجملات و در جوامع روائى با عبارت هاى: [ الیسر فى المونه] [ التزهد فى المعشه] [ اول الزهدا التزهد] آمده است .از طرف دیگر هم اکنون یکى از حادترین مسائل جامعه اسلامى پس ازانقلاب مى باشد. زیرا با توجه به هدف انقلاب که دعوت به معنویت و کاستن امور مادى و زرق و برق تجملات وایجاد خودکفایى و مبارزه با وابستگى به کشورهاى خارجى و مبارزه با گرایش فزاینده جامعه بسوى مصرف گرایى است دعوت جامعه به ساده زیستى امرى حیاتى و ضرورى به نظر مى رسد به ویژه که شیوه زندگى رهبران اسلامى الگوى جامعه مى تواند باشد. 4

امام خمینى در سخنان یاد شده روى آوردن به تجملات را خطرى عظیم براى حوزه هاى علمیه مى شمارد و روحانیون را به ساده زیستى دعوت مى کند.

از آنجا که امام این خطر را بگونه اى بیان کردند که فرمودند: [واقعا نمى دانم بااین وضع چه کنم] و نشانگر نگرانى فزاینده امام بود سرمقاله این شماره را به این موضوع اختصاص دادیم :امیداست که مورد توجه خوانندگان قرار گیرد.

ساده زیستى چیست و مرز آن کدام است ؟

ساده زیستى شاید مرحله اى از زهد باشد زیرا زهد دورى گزیدن و بى میلى روحى با عقلى و یا قلبى ازاشیاء و امورى که مورد تمایل و کشش طبع انسان است و ساده زیستى بنابراین کلام امام على[ع]: التزهد یودى الى الزهد] آغازین زهد مى باشد و بدون ساده زیستى امکان زهد نمى باشد

اکنون با توجه به معناى فوق که یک فرد مومن در سیر زندگى خود انتخاب مى کند و در دل و عمل خود بان پایبنداست ساده زیستى یک حالت روحى خواهد بود که به مظاهر مادى زندگى بى اعتنااست .این بى اعننایى و بى توجهى تنها در فکر واندیشه واحساس و تعلق قلبى نیست بلکه درزندگى عملى خویش ساده گى و قناعت را پیشه مى سازد واز تنعم و تجمل و لذت گرایى پرهیز مى نماید.

از طرف دیگر بهره گیرى انسان براساس این شیوه از دنیا بر طبق ضرورت و نیاز و به عنوان وسیله است و تا آنجا که از دنیا بهره گیرى مى کند که به مقصد برسد.

البته فرق است بین ساده زیستى و نامرتبى و ولنگارى و بى نظمى و نیز منافاتى بین

( 5 )

ساده زیستى و برخوردارى از عزت و کرامت نفس نمى باشد.

انسان مسلمان همچنانکه زندگى بى آلایش و پاکیزه و منظمى راانتخاب مى کند از وقار و هیبت و عزت مومنانه اى برخورداراست .

ساده زندگى کردن با مسائل امنیت نیز منافاتى ندارد چون قلمروىمسائل امنیتى به استفاده ضرورى ازامکانات حفاظتى محدود مى شود و تشریفات ادارى و آرایشهاى مرکبى و مسکنى و دیگراسراف کارى هاى نامشروع را در بر نمى گیرد. بنابراین باید مرز ساده زیستى را به درستى شناخت تا تجمل گرایان مسائل امنیتى را سپر بلا نسازند و دشمنان انقلاب به بهانه ساده زیستى مسائل امنیتى رهبران را که ضرورتى بایسته دارد سئوال نبرند .

با توجه به آنچه گفته شد مطالب زیر در زمینه دلایل واثرات ساده زیستى بحث خواهد شد.

سیره معصومان و عالمان

اثرات معنوى

اثرات اجتماعى

اثرات منفى ترک ساده زیستى