( 10 )
و در روایتى دیگر امام این همسانى و ساده زیستى را به عنوان یک وظیفه براى رهبران جامعه معین مى کند:
ان الله جعلنى اماما لخلقه ففرض على التقدیر فى نفسى و مطعمى و مشربى و ملبسى کضعفاءالناس کى یقتدى الفقیر لفقرى ولایطغى الغنى غناه.
خداوند مرا پیشواى خلق قرار داده است و به همین سبب بر من فرض کرده است که زندگى خود را در خوراک و پوشاک در حد ضعیف ترین اقشار جامعه قرار دهم تااز طرفى مایه تسکین دردهاى مستمندان واز طرف دیگر سبب جلوگیرى از سرکشى ثروتمندان گردد.
البته روشن است که این ساده گرایى و ساده زیستى باید برخاسته از علاقه به محرومان باشد زیرا بدون چنین علاقه اى واقعى امکان ساده زیستى عملى نیست . چه بسا کسانى شعار مستضعفان و محرومان ندا مى دهندولى خود در زندگى همچون اشرافان و مستکبران زندگى مى کنند. و یا کسانى باشند که زندگى ساده اى داشته باشنداما هرگز رنج محرومان و گرسنگى مستمندان آنان را به درد نیاورده است .امام صادق[ ع] - بنابر نقلى که شده - روایتى رااز پدرانش ازامیرمومنان[ ع] از پیامبر نقل مى کند که به على[ ع] فرمود:
یاعلى ان الله وهب لک حب المساکین والمستضعفین فى الارض فرضیت بهم اخواتا و رضوا بک اماما.
خداوند به تو دوستى محرومان و مستضعفان عطا فرمود تو به دوستى آنان و آنان به رهبرى تو خشنودند.
چنین شیوه اى در شرح حال عالمان گذشته همچون شیخ انصارى و میرزاى قمى نوشته شده است که مااز یاد آن دراین نوشته جهت اختصار خوددارى مى کنیم .
بنابراین ممکن نیست کسى خود را پیروامامان معصوم بداند مستضعفگرا و یاور محرومان بداند اما خود در خانه هاى اشرافى و تجملات طاغوتى زندگى کند او هرگز نمى تواند راهروى واقعى امامان معصوم باشد.
پیامبر در روایتى مى فرماید:
قال ابوذر:اوصانى رسول الله بسع اوصافى ان انظرالى من هو دونى ولاانظر من هو فوقى واوصانى بحب المساکین والدنو منهم .
ابوذر نقل مى کند که پیامبر در هفت چیز مرا وصیت کرد: وصیت کرد که همیشه به پائین
|