( 21 )
که : بله ما هم به سوى دروازه هاى تمدن در حرکتیم !
هیچ چیز کم نداریم .همه مردم در رفاه کامل زندگى مى کنند!
بروجردى مى دانست که دستگاه حسن نیت ندارد و جابه جائى مهره ها و ستاندن املاک بى حد و حصراز گروهى و واگذارى آن به گروهى دیگر و هیاهوى تبلیغاتى راه انداختن این زخم کهنه راالتیام نمى بخشد و رعیت به سپیده دم رهائى نخواهد رسید مگر دگرگونى عمیق رخ دهد،از این روى در جواب شاه که به ایشان پیام مى دهد:
[در همه کشورهااصلاحات صورت گرفته و ما هم باید یکسرى اصلاحات از جمله اصلاح اراضى راانجام دهیم].
مى گوید:
[در دیگر کشورها اول جمهورى شد آنگاه اصلاحات صورت گرفت].
بله نظام شاهنشاهى تناسبى بااین اصلاحات ندارد: خانه از بن ویران است خواجه در فکر نقش ایوان است !
شاید برخى براین پندار باشند که بروجردى ازاین باب که نظام ارباب رعیتى نظامى بود براساس مزارعه و مشروع با فروپاشى آن به مخالفت برخاست !
چه مزارعه اى ؟
مزارعه یک طرفه ؟
رعیت زاده از روزى که به دنیا آمده رعیت بوده است . چشم که باز کرده جناب ارباب و یا مباشراو را بالاى سر خود دیده که امر و نهى مى کنند.او حتى نام آنان را بهتر و روانتراز نام پدر و مادرش تلفظ مى کرده است . کجا پیمان مزارعه راامضا کرده که خودش هیچ یادش نمى آید.
اصلا نمى داند مزارعه خوردنى است یا پوشیدنى ! آنچه خوب مى دانداین که باید قسمت اعظم محصول را تمییز کند و به انباراربابى حمل کند و آنچه ته مانده محصول است اگر قبلاازارباب نگرفته و نخورده باشد به منزل خود حمل کند!
آنچه را رعیت زاده به خاطر دارداین که : وقتى پدرش از کارافتاد و یا زمین گیر شد و یا مرد جناب مباشر نام پدر را خط گرفت و نام او را نوشت .
این نظام بهره کشى است نه نظام مزارعه .
این قانون در جنگلها هم جایى ندارد چه برسد در بین انسانها.
در یک کلام بروجردى با نظام بهره کشى مخالف بود، با هر نام و عنوانى !<**ادامه مطلب...**> |