در هر حال نوروز در ایران چنان اهمیتی داشته است که با روی کار آمدن دین زرتشت به عنوان یک دین حکومتی در زمان ساسانیان ،نه تنها از بین نرفت بلکه جایگاه خاصی نیز پیدا نمود .
«در این عهد نوروز را در میان ملت ایران و نیز در دربار ،مراسم مخصوص و تشریفات فراوان در کار بوده است و بتحقیق میتوان گفت که در هیچ زمان نوروز را با این همه تکلفات بجا نمیآوردند.» (9)
«مورخین یونانی مینویسند که ژوستین دوم امپراطور روم کمی بعد از جلوس خود به تخت که در چهارم نوامبر سال 565 میلادی بود سفیری به دربار انوشیروان فرستاد که با شتاب تمام راه افتاده ،سفر کرد ولی در شهرهائیکه سر راه بود به جهت بعضی ترتیبات که به فرمان شاهنشاه ایران داده شده بود ،حرکتش به تأخیر افتاد و مجبور گردید که در شهر دارا به جهت مراسم عید نوروز مدتی توقف بکند .
از اینجا معلوم میشود که در عهد ساسانیان نه تنها در پایتخت بلکه در ولایات نیز مراسم با شکوه مفصلی برای نوروز بجا میآوردند.» (10)
در قسمت تاریخی شاهنامه در زمان ساسانیان هنگامیکه نامی از آتشکده برده میشود ،مکانی نیز به نوروز اختصاص دارد .
از جمله :در زمان پادشاهی اردشیر :
به دیبا بیاراست آتشکده هم ایوان نوروز و کاخ سده
در زمان پادشاهی بهرام گور :
برفتند یکسر به آتشکده به ایوان نوروز جشن سده
همی مشک بر آتش افشاندند به بهرام بر آفرین خواندند
چو شد ساخته کار آتشکده همان جای نوروز و جشن سده
در زمان پادشاهی شیرویه :
ببخشید چندی به آتشکده چه بر جای نوروز و جشن سده
و در آخر اینکه، نوروز در شاهنامه، از آغاز کتاب تا سرانجام آن (یعنی تا زمان حمله اعراب به ایران) به صورت یک جشن ملی و در دوره ساسانیان بشکل یک آئین مذهبی ،برای ایرانیان گرامی بوده و جشن گرفته میشده است و با اینکه بعد از حمله اعراب به ایران مدتی برگزار نمیگردیده اما به دلایلی از جمله اشتیاق ایرانیان به اجرای این مراسم ،باقی و برای ما به یادگار مانده است .
پی نوشت :
1ـ گاهشماری در ایران ـ حسن تقی زاده ـ ص 44
2ـ براساس اسطوره خلقتبه یکسال ،در پی هر آفرینش جشنی برپامیشود و چون شش آفرینش وجود دارد ،شش جشن نیز در طی سال برگزار میشود. این جشنها شش گانه را گاهنبار میخوانند .جالب توجه این است که در ادبیات دینی زردشتی سخنی از نوروز و مهرگان و اعیاد بزرگ ملی نیست و محتملاً این اعیاد ملی با اعیاد بومی پیش از آریائیان مربوط بوده است. «پژوهشی در اساطیر ایران ص 20».این گاهنبارها به ترتیب عبارتند از :1ـ میدیوزرم زمان خلق آسمان 2ـ میدیوشهیم زمان به وجودآمدن آب 3ـ پتیه شهیم زمان آفریده شدن زمین 4ـ ایاسرم زمان خلق شدن گیاه 5ـ میدیارم زمان آفرینش جانوران 6ـ همسپتمدم زمان آفریده شده انسان. (برای اطلاع بیشتر نگاه کنید به یشتها ج 1 ص 594).
3ـ اسامی برجهای فلکی که بترتیب از اولین ماه بهار آغاز میگردد عبارتست از :جمل ،ثور ،جوزا،سرطان ،اسد ،سنبله، میزان،عقرب ،قوس ،جدی ،دلو ،حوت .
4ـ برهان قاطع ـ با حواشی دکتر معین ـ ذیل لغت نوروز .
5ـ نخستین جفت انسانی یعنی مشی و مشیانه در زمان مرگ کیومرث چون نطفهای از وی جدا گشته و به مدت چهل سال بر روی خاک بود تا آنکه چون گیاه ریواس از زمین روئید و به دو قسمت تبدیل شد که دارای هیئتی انسانی بودند یکی نر و دیگری ماده و از ایشان فرزندانی بوجود آمد که در تمامی جهان پراکنده گشتند .
6ـ برای اطلاع بیشتر نگاه کنید به یشتها ج 1 ص 180 و حماسه سرائی در ایران ص 424
7ـ آذربان ـ جنگجویان ـ کشاورزان ـ دست ورزان
8ـ البته بعد از اسلام روایات متعددی درباره علل پیدایش نوروز ساخته شد. از جمله «گویند خدای تعالی در این روز عالم را آفرید و هر هفت کوکب در اوج تدویر بودند واوجات همه در نقطه اول حمل بود .در این روز حکم شد که بسیرو دور درآیند و آدم علیه السلام را نیز درین روز خلق کرد، پس بنابراین این روز را نوروز گویند» برهان قاطع ـ ذیل کلمه نوروز.
«وقتی سلیمان بن داود انگشتر و سلطنت خود را از دست داده بود همینکه پس از چهل روز به سلطنت خود رسید و عظمت
و جلال پیشین خود را بدست آورد، سلاطین بحضورش آمدند و مرغها بخدمتش کمر بستند آنوقت ایرانیان گفتند که نوروز آمد یعنی روز نو رسید. از آن به بعد آنروز را روز نو نامیدند». آثار الباقیه .
9ـ مقاله نوروز بقلم دکتر ذبیح الله صفا ـ مجله مهر ـ ش 3 ص 273.
10ـ مقاله اساس نوروز جمشیدی ـ حسین کاظم زاده ،ایرانشهر شماره 10 از جلد اول ص 261