سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در کتاب نخستین نوشته شده است : ای پسر آدم! رایگان یاد ده؛ همان گونه که رایگان یاد گرفتی . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

حجاب‌ وعفت‌:

زنی‌ بسیار عفیفه‌ و با حجاب‌ بود. «در مجلس‌ ابن‌ زیاد با دست‌صورت‌ خود را پوشاند، زیرا مقنعه‌ بر سر و صورت‌ نداشت‌» «زینب‌در مجلس‌ یزید خطاب‌ به‌ او گفت‌: ای‌ فرزند آزاد شده‌! آیا از عدالت‌است‌ که‌ زنان‌ و کنیزان‌ تو با حجاب‌ باشند، ولی‌ دختران‌ رسولخداحجاب‌ نداشته‌ باشند.»

علم‌ ودانش‌:

زینب‌ که‌ در دامان‌ علم‌ ناب‌ و خالص‌ الهی‌ تربیت‌ شده‌ بود، عالمه‌و فهیمه‌ و کنیه‌اش‌ «عقیله‌ بنی‌ هاشم‌» و «صاحب‌ الشوری‌» بود. وقتی‌در دروازه‌ کوفه‌ سخنرانی‌ می‌کرد، راوی‌ می‌گوید گویا علی‌7بود که‌خطابه‌ می‌خواند. در این‌ هنگام‌ امام‌ سجاد7 به‌ او فرمود: عمه‌ آرام‌بگیر! تو عالمه‌ هستی‌ بدون‌ اینکه‌ درس‌ خوانده‌ باشی‌ و فهمیده‌هستی‌ بدون‌ اینکه‌ از کسی‌ یاد گرفته‌ باشی‌. وقتی‌ نیزه‌دار درحالی‌ که‌سرمقدس‌ امام‌ را بر نیزه‌ زده‌ بود،رجز می‌خواند که‌:منم‌ صاحب‌ قاتل‌کسیکه‌ نیزه‌ دراز داشت‌!منم‌ قاتل‌ کسیکه‌ ....زینب‌ بر او فریاد زدوفرمود:اینهارا نگو!بلکه‌ بگو:منم‌ کشندة‌ کسیکه‌ در گهواره‌ جبرئیل‌رشد کرد!منم‌ قاتل‌ کسیکه‌ میکائیل‌ واسرافیل‌،خادم‌ او بودند!منم‌قاتل‌ کسیکه‌ از شهادتش‌،عرش‌ رحمن‌ به‌ لرزه‌ درآمد!...»

«ابن‌ عباس‌ از زینب‌ حدیث‌ نقل‌ می‌کرد ومی‌گفت‌:حَدَّثَنی‌ عَقیلَن"ازَیْنَب‌ بِنْت‌ِ عَلِی‌ّ.»

رحلت‌:

بعد از حادثة‌ کربلا، او در مجالس‌ و محافل‌، سخنرانی‌ می‌کرد وعلیه‌ حکومت‌ وقت‌ افشاگری‌ می‌نمود. خبر به‌ یزید رسید و او دستورتبعید زینب‌3 را به‌ شام‌ (و طبق‌ روایتی‌ به‌ مصر) صادر کرد. زینب‌بعد از یکسال‌ از حادثة‌ کربلا،در سن‌ 56 سالگی‌ درگذشت‌.

 

سیّده‌ نفیسه‌

در سال‌ 145 هجری‌ در مکه‌ متولد شد. وی‌ در 15 سالگی‌ باجناب‌ اسحاق‌ پسر امام‌ جعفر صادق‌7 ازدواج‌ کرد در سال‌ 193 باشویش‌ وارد مصر شد. زنی‌ بسیار عابده‌، عالمه‌ و پرهیزکار که‌ 190 بارقرآن‌ را در قبری‌ که‌ در خانه‌اش‌ حفر نموده‌ بود، ختم‌ نمود و در هنگام‌تلاوت‌، گریه‌ می‌کرد. اکثر روزها روزه‌ بود. همة‌ شبها را به‌ عبادت‌می‌گذران‌ و در شب‌ و روز بیش‌ از یکبار غذا نمی‌خورد. علما برای‌شنیدن‌ حدیث‌ به‌ خانة‌ او می‌رفتند. از جمله‌ احمد بن‌ حنبل‌، ذوالنون‌مصری‌ و شافعی‌ خدمت‌ این‌ بانو مشرف‌ می‌شدند.

شافعی‌ در هنگام‌ رحلت‌ وصیت‌ نمود که‌ جسدش‌ را بر دور خانه‌سیده‌ نفیسه‌ طواف‌ دهند و این‌ بانو بر او نماز گذارد!

این‌ بانوی‌ بزرگوار، سی‌ بار به‌ حج‌ مشرف‌ شد. و در هنگام‌ رحلت‌روزه‌دار بود. بعد از رحلتش‌، چون‌ شوهرش‌ خواست‌ که‌ بدنش‌ را به‌مدینه‌ منتقل‌ کند، مردم‌ آن‌ دیار خواهش‌ کردند که‌ او را در مصر دفن‌نماید تا باعث‌ برکت‌ اهل‌ منطقه‌ گردد. رسولخدا6 در خواب‌ به‌او فرمود که‌ خواسته‌ مردم‌ را اجابت‌ کند که‌ خداوند قبر او را باعث‌برکت‌ برای‌ مردم‌ قرار می‌دهد. اسحاق‌ هم‌ بدن‌ این‌ زن‌ صاحب‌فضیلت‌ را در مصر دفن‌ نمود. اکنون‌ هم‌ آرامگاه‌ او زیارتگاه‌حاجتمندان‌ می‌باشد.

فاطمة‌ معصومه‌3

تولد این‌ بانوی‌ بزرگوار برای‌ اهلبیت‌3 چنان‌ اهمیت‌ داشت‌ که‌قبل‌ از بدنیا آمدنش‌ خبر آن‌ را برای‌ مردم‌ منتشر می‌کردند.

پنجاه‌ سال‌ قبل‌ از تولد حضرت‌ فاطمة‌ معصومه‌3 روزی‌ 1ـگروهی‌ از شیعیان‌ ری‌ نزد امام‌ صادق‌7 شتافتند. امام‌ به‌ آنها فرمود:مرحبا بر برادران‌ ما از اهل‌ قم‌! گفتند: آقا! ما اهل‌ ری‌ هستیم‌. امام‌ باز به‌اهل‌ قم‌ آفرین‌ گفته‌ و فرمودند: آگاه‌ باشید که‌ برای‌ خدا حرمی‌ است‌ وآن‌ مکه‌ است‌ و برای‌ رسولخدا6 حرمی‌ است‌ و آن‌ مدینه‌ وبرای‌ امیر مؤمنان‌7 حرمی‌ است‌ و آن‌ کوفه‌ (نجف‌) است‌. آگاه‌باشید که‌ حرم‌ من‌ و اولاد بعد از من‌ «قم‌» است‌. آگاه‌ باشید که‌ قم‌،کوفه‌ (نجف‌) کوچک‌ ما است‌. بدانید که‌ بهشت‌ هشت‌ در دارد که‌ سه‌تای‌ آن‌ به‌ قم‌ است‌. در این‌ شهر دخترِ پسرِ من‌ بنام‌ فاطمه‌ دخترموسی‌7 از دنیا خواهد رفت‌. به‌ شفاعت‌ او همة‌ شیعیان‌ به‌ بهشت‌می‌روند.

او در سال‌ 173، بیست‌ و پنج‌ سال‌ پس‌ از ولادت‌ امام‌ هشتم‌7در مدینه‌ متولد شد. مادرش‌ نجمه‌ و پدرش‌ موسی‌ بن‌ جعفر7است‌.

2ـ «شخصی‌ خدمت‌ امام‌ صادق‌7 رفت‌ و دید که‌ امام‌ با کودکی‌در گهواره‌ مشغول‌ صحبت‌ است‌! پرسید: مگر این‌ کودک‌ سخن‌می‌گوید؟ امام‌ به‌ او فرمود که‌ جلوتر برود. وقتی‌ نزدیکتر شد، کودک‌لب‌ به‌ سخن‌ گشوده‌ و فرمود: ای‌ مرد! نامی‌ را که‌ برفرزندت‌گذاشته‌ای‌، مبغوض‌ خداوند است‌. نامش‌ را عوض‌ کن‌! آنگاه‌ امام‌ به‌این‌ شخص‌ فرمود: این‌ کودک‌، فرزندم‌ موسی‌7 است‌. خداوند از اودختری‌ بمن‌ عنایت‌ می‌کند که‌ نامش‌ فاطمه‌ بوده‌ و او را در سرزمین‌قم‌ به‌ خاک‌ می‌سپارند. هرکس‌ او را در قم‌ زیارت‌ کند، بهشت‌ بر اوواجب‌ می‌شود.

3ـ روزی‌ گروهی‌ از شیعیان‌ وارد مدینه‌ شدند تا پرسشهای‌ خود رااز امام‌ کاظم‌7 بپرسند. به‌ خانة‌ امام‌ آمدند ولی‌ فهمیدند که‌ امام‌ درمسافرت‌ است‌. اندوهگین‌ شده‌ و آماده‌ بازگشت‌ شدند. در این‌ لحظه‌دختری‌ خردسال‌، سکوت‌ این‌ گروه‌ را شکست‌ و پرسشهای‌ آنان‌ راگرفت‌ و پاسخ‌ همه‌ را با دقت‌ نوشت‌ و به‌ آنان‌ باز گرداند. آنان‌ شگفت‌زده‌ به‌ پاسخها نگریستند و با خاطری‌ آسوده‌ راه‌ دیار خود را در پیش‌گرفتند. در راه‌ با امام‌ ملاقات‌ نمودند و سلام‌ کرده‌ و قصة‌ دخترک‌ راگفتند و خط‌ او را نشان‌ دادند. امام‌ لبخند زده‌ و سه‌ بار فرمود: فداهاابوها! پدرش‌ به‌ فدایش‌!

4 - ای‌ بانویی‌ که‌ برهمة‌ بانوان‌ سری‌در عصر خویش‌ از همه‌ نسوان‌ تو برتری‌

پاک‌ و منزهّی‌ و مبرّا ز هر بدی‌گنجینة‌ معارف‌ و دریای‌ گوهری‌

از دودمان‌ هاشم‌ و از آل‌ احمدی‌از خاندان‌ عصمت‌ و از نسل‌ حیدری‌

از گلشن‌ خدیجة‌ کبری‌ شکفته‌ای‌وز بوستان‌ حضرت‌ زهرای‌ اطهری‌

هم‌ دختر امامی‌ و هم‌ خواهر امامی‌هم‌ عمة‌ امامی‌ و دخت‌ پیامبری‌

5ـ پدر آیة‌ اللّه‌ نجفی‌ مرعشی‌، ختمی‌ را برای‌ پیداکردن‌ قبر فاطمة‌زهراء3 گرفته‌ بود. امام‌ باقر7 را در رؤیا دید، امام‌ به‌ ایشان‌فرمود: عَلَیْک‌ِ بِکَریمَة‌ِ اَهْل‌ البَیْت‌! وی‌ تصور کرد که‌ مراد امام‌، حضرت‌فاطمة‌ زهراء3 است‌. گفت‌: من‌ هم‌ بدنبال‌ آرامگاه‌ شریفش‌ هستم‌.امام‌ فرمود: مرادم‌ مرقد شریف‌ حضرت‌ معصومه‌3 در قم‌ است‌.خداوند اراده‌ کرده‌ بنا به‌ مصالحی‌ قبر شریف‌ زهراء3 پنهان‌ باشدولی‌ مرقد حضرت‌ معصومه‌3 را تجلّیگاه‌ آرامگاه‌ شریف‌ حضرت‌زهراء3 قرار داده‌ است‌.

این‌ بانو در سال‌ 201 جهت‌ ملاقات‌ بابرادرش‌ ثامن‌ الحجج‌ علی‌ّبن‌ موسی‌ الرّضا7 از مدینه‌ بطرف‌ خراسان‌ حرکت‌ کرد ولی‌ در قم‌بیمار شده‌ و در آنجا رحلت‌ فرمود.

حضرت‌ امام‌ رضا7 زیارتنامه‌ای‌ برای‌ زیارت‌ این‌ بانو تجویزفرمودند که‌ از جملة‌ عباراتش‌ این‌ است‌:

«ی"ا ف"اطِمَة‌ اشْفَعی‌ لی‌ فِی‌ الْجَنَّة‌ِ فَاِن‌َّ لَک‌ِ عِنْدَ اللّ"ه‌ِ شَأناً مِن‌َ الشَأن‌».یعنی‌ ای‌ فاطمه‌! برایم‌ در ایصال‌ به‌ بهشت‌ شفاعت‌ فرما که‌ تو نزدخدا گرانمایه‌ و صاحب‌ مقامی‌ .

شطیطة‌ نیشابوری‌

او زنی‌ باتقوا و از شیعیان‌ مخلص‌ اهلبیت‌7 بوده‌ است‌. درزمانی‌ که‌ دهها فرقة‌ انحرافی‌ مثل‌ سه‌ امامی‌ها، چهار امامی‌ها، پنج‌امامی‌ها، شش‌ امامی‌ها و...بوجود آمده‌ و خیلی‌ها را به‌ دام‌ خودانداخته‌ و از اهلبیت‌7 دور کرده‌ بودند، این‌ زن‌ ثابت‌ قدم‌ ماند و درراه‌ صحیح‌ ادامه‌ طریق‌ کرد.

آمده‌ است‌ که‌ شیعیان‌ نیشابور، شخصی‌ بنام‌ محمد بن‌ علی‌نیشابوری‌ را به‌ عنوان‌ نمایندة‌ خود تعیین‌ و تصمیم‌ گرفتند که‌ او را بامبالغی‌ خمس‌ و زکات‌ و حقوق‌ شرعی‌ خدمت‌ امام‌ هفتم‌ بفرستند.دهها جزوه‌ حاوی‌ سؤالات‌ شرعی‌، سی‌هزار دینار و پنجاه‌ هزار درهم‌و دوهزار پارچه‌ جمع‌ شد. شطیطه‌ نیز یک‌ درهم‌ و یک‌ لباس‌ به‌ قیمت‌یک‌ درهم‌ آورد و به‌ این‌ شخص‌ داد تا به‌ امام‌ هفتم‌7 بپردازد.محمد بن‌ علی‌ گفت‌: این‌ امانت‌ تو ناچیز است‌! شطیطه‌ گفت‌: خدا ازحق‌ حیا نمی‌کند اگر چه‌ کم‌ باشد!

در هر حال‌ محمد بن‌ علی‌ عازم‌ مدینه‌ شد. ابتدا نزد عبداللّه‌ برادرامام‌ کاظم‌7 که‌ ادعای‌ امامت‌ داشت‌ رسید و متوجه‌ شد که‌ او امام‌واقعی‌ نیست‌. با معجزه‌ای‌ موفق‌ به‌ زیارت‌ امام‌ کاظم‌7 شد وحضرت‌ به‌ او فرمود که‌ جواب‌ تمامی‌ سؤالات‌ بدون‌ اینکه‌ مُهر و موم‌جزوات‌ باز شده‌ باشد، داده‌ شده‌ است‌. برای‌ محمد بن‌ علی‌ ثابت‌شد که‌ موسی‌ بن‌ جعفر7 امام‌ برحق‌ بعد از امام‌ صادق‌7می‌باشد. اموال‌ را خدمت‌ امام‌ برد. امّا امام‌ آنها را نپذیرفت‌ و فرمود:مال‌ شطیطه‌ را بیاور! و نشانی‌ آن‌ را داد. امانت‌ شطیطه‌ به‌ امام‌ تحویل‌شد. امام‌ فرمود: خدا از حق‌ حیا نمی‌کند اگر چه‌ کم‌ باشد! سپس‌ کفنی‌به‌ محمّد بن‌ علی‌ داد و فرمود: نوزده‌ روز بعد از مراجعت‌ تو به‌نیشابور، شطیطه‌ از دنیا می‌رود. این‌ کفن‌ را که‌ از پنبه‌ زمینهای‌ خودمان‌ریسیده‌ و بدست‌ خواهرم‌ بافته‌ شده‌ به‌ او بده‌ و همچنین‌ این‌ چهل‌درهم‌ را به‌ او برسان‌ و بگو که‌ 16 درهم‌ خرج‌ خودش‌ کند و باقی‌ راخرج‌ صدقات‌ نماید. و سلام‌ مرا به‌ او برسان‌ و بگو که‌ من‌ برای‌ نمازبربدن‌ تو حاضر خواهم‌ شد.

وقتی‌ که‌ محمد بن‌ علی‌ به‌ نیشابور برگشت‌ دید که‌ صاحبان‌ آن‌اموال‌ به‌ غیر از شطیطه‌ از امامت‌ امام‌ موسی‌ کاظم‌7 دست‌ کشیده‌و پیرو عبداللّه‌ افطح‌ شده‌اند و همان‌ گونه‌ که‌ امام‌ خبر داد شطیطه‌ بعداز نوزده‌ روز از دنیا رفت‌. محمّد بن‌ علی‌ می‌گوید: ناگاه‌ امام‌ کاظم‌7سوار بر شتر بدون‌ اینکه‌ غیر از من‌ کسی‌ او را مشاهده‌ کند، ظاهر شد وبعد از تجهیز بدن‌ شطیطه‌، بر بدنش‌ نماز خواند و فرمود:

سلام‌ مرا به‌ یارانم‌ برسان‌ و بگو من‌ و هرکه‌ امام‌ است‌، باید برجنازة‌ شما در هر شهری‌ که‌ هستید حاضر شویم‌. پس‌، از خدا درکارهایتان‌ بپرهیزید و پروا نمائید!

 <**ادامه مطلب...**>