سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه در دانشش اختلاف و دوگانگینباشد . [امام باقر علیه السلام ـ در بیان معنای راسخان در دانش ـ]

نوروز در آینه روایات

عید نوروز یکى از سنتهاى ملى و اعیاد ایرانیان است، که از دیرباز مورد توجه بوده و قوم ایرانى ارزش و اهمیت‏خاصى براى این عید قائل بوده است.

اما براى کسانى که معتقدند همه چیز را باید از منتظر دین مورد بررسى و نفى و اثبات قرارداد، این پرسش مطرح است، که آیا دین اسلام و پیشوایان دین نسبت‏به این موضوع موضعگیرى خاصى داشته‏اند یا خیر؟ آیا مى‏توان از فنون دینى به چیزى دست‏یافت که دلالت‏بر تایید و یا رد این سنت ایرانى از سوى پیشوایان دین کند.

در مجموع مى‏توان گفت که ما در متون روایى شیعه، در موضوع‏یادشده با دو دسته روایت روبرو هستیم; دسته نخست، روایاتى که سنت ایرانى نوروز، در آنها مورد تایید قرار گرفته و «روزنوروز» مبارک قلمداد شده است. دسته دوم; روایاتى که این سنت را تایید نکرده و آن را سنتى خلاف اسلام شمرده‏اند.

در اینجا براى آشنایى شما عزیزان به نمونه‏هایى از دو دسته روایات اشاره مى‏کنیم.

1. دسته اول روایات

معلى‏بن خنیس از امام صادق (ع)، روایتى را نقل کرده که در آن ضمن بزرگداشت نوروز، وقایع مختلف تاریخى برنوروز منطبق شده است. متن روایت‏یادشده از این قرار است:

معلى بن خنیس قال: دخلت على الصادق جعفربن محمد، علیه‏السلام، یوم النیروز فقال، علیه‏السلام، اتعرف هذا الیوم؟ قلت: جعلت فداک، هذا یوم تعظمه العجم و تتهادى فیه، فقال ابوعبدالله الصادق، علیه‏السلام، والبیت العتیق الذى بمکة ما هذا الامر قدیم افسره لک حتى تفهمه. قلت: یا سیدى ان علم هذا من عندک احب الى من ان یعیش امواتی و تموت اعدائى! فقال: یا معلى! ان یوم النیروز هوالیوم الذى اخذ الله فیه مواثیق العباد ان یعبدوه و لایشرکوا به شیئا و ان یؤمنوا برسله و حججه، و ان یؤمنوا بالائمه، علیه‏السلام، و هو اول یوم طلعت فیه‏الشمس، و هبت‏به الریاح، و خلقت فیه زهرة الارض، و هو الیوم الذى استوت فیه سفینة نوح، علیه‏السلام، على‏الجودى، و هو الیوم الذى احیى الله فیه الذین خرجوا من دیارهم و هم الوف حذر الموت فقال لهم الله موتوا ثم احیاهم (75) و هو الیوم الذى نزل فیه جبرئیل على النبى صلى‏الله‏علیه‏وآله و هو الیوم الذى حمل فیه رسول الله صل‏الله‏علیه‏وآله امیرالمؤمنین على، علیه‏السلام، منکبه حتى رمى اصنام قریش من فوق البیت الحرام فهشمها، و کذلک ابراهیم، علیه‏السلام، و هو الیوم الذى امر النبى، صل‏الله‏علیه‏وآله، اصحابه ان یبایعوا علیا، علیه‏السلام، بامرة المؤمنین، و هو الذى وجه النبى، صل‏الله‏علیه، علیا الى وادى الجن یاخذ علیهم بالبیعة له، و هو الیوم الذى بویع لامیرالمؤمنین، علیه‏السلام، فیه البیعة الثانیه، و هو الیوم الذى ظفر فیه باهل النهروان و قتل ذالثدیة و هو الیوم الذى یظهر فیه قائمنا و ولاة الامر و هو الیوم الذى یظفر فیه قائمنابالدجال فیصلبه على کناسة الکوفة، و ما من یوم نیروز الا و نحن نتوقع فیه الفرج، لانه من ایامنا و ایام شیعتنا، حفظته العجم و ضیعتمو انتم ... (2) معلى بن خنیس گوید: در روز نوروز بر امام صادق علیه‏السلام وارد شدم، ایشان فرمودند که آیا این روز را مى‏شناسى؟

عرض کردم: فدایت گردم این روز، روزى است که غیر عربها (ایرانیان) آن را گرامى داشته و به یکدیگر هدیه مى‏دهند، امام صادق، علیه‏السلام، فرمودند: قسم به خانه عتیقى که در مکه هست این (تعظیم و هدیه دادن) ریشه طولانى و قدیمى دارد و براى تو آن را توضیح مى‏دهم تا از آن مطلع شوى، گفتم: اى آقاى من چنانچه این مطلب را از تو بیاموزم براى من بهتر از زنده شدن مردگانم و مردن دشمنان من است. حضرت فرمود: اى معلى! نوروز، روزى است که خداوند در آن از بندگان خویش میثاق گرفت که جز او را عبادت و پرستش نکرده و به او شرک نورزند و به فرستادگان و پیامبرانش و نیز ائمه هدى ایمان بیاورند. نوروز اولین روزى است که خورشید در آن طلوع کرد و باد در آن وزیدن گرفت و در آن روز درخشندگى زمین خلق شد. نوروز روزى است که کشتى نوح بر کوه جودى کناره گرفت و نوروز روزى است که افرادى که از خانه‏هاى خود خارج شده و به آزمایش الهى از دنیا رفتند، مجددا به دنیا بازگشتند. در این نوروز است که جبرئیل بر پیامبر اکرم، صل‏الله‏علیه‏وآله، نازل شد و درست در همین روز است که پیامبر اسلام، حضرت على را بر شانه خود گذاشت تا او بتهاى قریش را از بیت الحرام پایین کشید و آنها را درهم شکست.

نوروز روزى است که پیامبر به اصحابش دستور داد تا در مورد خلافت و ولایت مؤمنان با حضرت على علیه‏السلام بیعت کنند و در همین نوروز بود که پیامبر، صل‏الله‏علیه‏وآله، على، علیه‏السلام، را به سوى جنیان فرستاد براى او از آنان یعت‏بگیرد. نوروز روزى است که براى حضرت على بیعت مجدد گرفته شد و نوروز روزى است که حضرت على، علیه‏السلام، بر اهل نهروان پیروز شد و ذوالثدیه را کشت و نوروز روزى است که قائم ما در آن روز ظاهر مى‏گردد و بالاخره نوروز روزى است که قائم ما در این روز بر دجال پیروز مى‏شود و او را بر زباله‏دان کوفه آویزان مى‏کند و هیچ نوروزى نیست مگر آنکه ما در آن روز توقع ظهور حضرت حجت، عجل‏الله‏تعالى‏فرجه‏الشریف، را داریم چرا که این روز، از روزهاى ما و شیعیان ما است که عجم (ایرانیان) آنرا گرامى دشته ولى شما آنرا ضایع نمودید ...

آنگونه که از حدیث فوق به دست آمد، روز نوروز پیوند عمیقى با مساله ولایت و رهبرى مسلمانان دارد، از این روى شایسته است که عید نوروز را جشن ولایت دانسته و پیوسته در آن به یاد ظهور منجى عالم بشریت‏حضرت امام زمان، عجل‏الله‏تعالى‏فرجه‏الشریف، باشیم.

2. دسته دوم روایات

روایتى از حضرت امام موسى‏بن‏جعفر، علیه‏السلام، نقل شده که ظاهر آن دلالت‏بر عدم تایید سنت نوروز از سوى پیشوایان دارد. در این روایت چنین آمده است:

حکى ان المنصور تقدم الى موسى بن جعفر علیه‏السلام بالجلوس للنهنتة فى یوم النیروز و قبض ما یحمل الیه فقال: انى قد فتشت الاخبار عن جدى رسول الله فلم اجد لهذا العید خبرا و انه سنة الفرس و محاها ان اسلام و معاذ الله ان نحیى ما محاها الاسلام فقال المنصور انما نفعل هذا سیاسة للجند فسالتک بالله العظیم الا جلست فجلس (3)

حکایت‏شده که منصور به سوى امام کاظم علیه‏السلام فرستاد تا در روز نوروز براى تهنیت جلوس کند و آنچه بسوى او حمل مى‏شد، بگیرد. حضرت فرمود من اخبار جدم رسول خدا را بررسى کردم و در آنها براى این عید خبرى نیافتم و این سنت ایرانیان است که اسلام آنرا محو کرده است و به خدا پناه مى‏برم که چیزى را که اسلام محو کرده احیاء کنم. منصور در پاسخ گفت: ما این کار را براى اداره (سرگرمى) لشکریان انجام مى‏دهیم و تو را به خداى بزرگ سوگند مى‏دهم که در این مجلس بنشینى و آنگاه حضرت نشست.

مرحوم مجلسى در بحارالانوار روایت‏یادشده را مورد نقد و بررسى قرارداده و مى‏فرماید:

«هذا الخبر مخالف لاخبار المعلى و یدل على عدم اعتبار النیروز شرعا و اخبار المعلى اقوى سندا و اشهر بین الاصحاب‏» (4)

این خبر با اخبار معلى بن خنیس مخالفت داشته و دلالت‏بر بى‏اعتبارى نوروز از جهت‏شرعى مى‏کند، اما اخبار معلى از نظر سند قویتر بوده و در نزد اصحاب شهرت بیشترى دارد.

اما توجیهات دیگرى نیز براى این روایت مطرح است که باختصار به آنها اشاره مى‏کنیم:

1. این روایت‏به احتمال بسیار قوى در مقام تقیه‏اى بیان شده و حضرت در صدد بیان حکم واقعى عید نوروز نبوده‏است. زیرا منصور اصرار شدیدى براى حضور حضرت در جلسه داشته و مى‏خواسته از آن بهره بردارى سیاسى کند، اما امام نمى‏خواست از وجودش سوء استفاده شود و حضرت براى اینکه در این جلسه حضور پیدا نکند به دنبال عذرى بوده است. خصوصا که این مجلس براى نظامیان برپا شده بود و از حساسیت ویژه‏اى برخوردار بوده است.

2. پاسخ دیگر آنکه عید نوروز سنت دیرینه‏اى بوده و همگان هم از آن اطلاع داشته‏اند. در صورتى‏که این عید مطلوب اسلام و شرع نبوده، چرا در این رابطه روایت صریح و متقنى وجود ندارد و این مورد از مواردى است که مورد ابتلاءبخش وسیعى از مسلمانان است و در صورتى‏که حدیث معتبرى وجود داشت، حتما نقل مى‏شد.

3. سومین پاسخ آنکه علما و فقهاى بسیارى آن را تایید کرده‏اند. به عنوان نمونه احمدبن فهد الحلى مى‏گوید: یوم النیروز یوم جلیل (القدر) و تعیینه من السنة غامض مع ان معرفته امر مهم من حیث انه تعلق به عبادة مطلوبة للشارع و الامتثال موقوف على معرفته (5)

روز نوروز، روز با ارزشى است ولى معین کردن آن در سال مشکل است‏با اینکه شناخت آن (نوروز) امر مهمى است چرا که عبادتى که مورد نظر شارع است‏به آن روز تعلق گرفته است و اطاعت آن عبارت متوقف بر شناخت آنست.

پس در نتیجه عید نوروز مورد تایید روایات متعددى است و روایت معتبرى که بر بى‏اعتبارى آن از نظر اسلام دلالت کند، وجود ندارد