چون همی خواستی گرفت احرام *** چه نیت کردی اندر آن تحریم
جمله برخود حرام کرده بدی *** هر چه مادون کردگار قدیم (3)
ناصر خسرو
چوعلمت هست خدمت کن چوبی علمان که زشت آید *** گرفته چینیان احرام و مکی خفته در بطحاء (4)
سنایی
حرم کعبه ملکش چو بنا کرد قضا *** شیر لبیک زد آهو بره احرام گرفت (5)
انوری
سپهر و مهر چو حجاج کعبه اسلام *** به عزم کعبه اسلام بسته اند احرام (6)
ظهیر فارابی
پس قرص آفتاب به صابون زند مسیح *** کاحرام را ازار سپید است در خورش
خاقانی
بینی به موقف عرفات آمده مسیح *** از آفتاب جامه احرام در برش(7)
خاقانی
لبیک بر کشیده احرامیان راهش *** چون حربیان به غوغاچون خاکیان به محشر(8)
نظامی
دریاب که مبتلای عشقم *** آزاد کن از بلای عشقم
مجنون چو حدیث عشق بشنید *** اول بگریست پس بخندید
از جای چو مار حلقه برجست *** در حلقه زلف کعبه زد دست
می گفت گرفته حلقه بر در *** کامروز منم چو حلقه بر در
در حلقه عشق جان فروشم *** بی حلقه او مباد گوشم (1)
نظامی
حاجی سوی کعبه رفت و عاشق سوی دوست *** آن حلقه در گرفت و این دامن دوست (2)
علاءالدوله سمنانی
کعبه خلق است رویش حلقه آن کعبه زلف *** خال او سنگ سیاه و چشم ما زمزم نماست (3)
سلمان ساوجی
حلقه گفتا گیر و گو ای دادگر *** عشق لیلی از دل من کن بدر (4)
شاه داعی شیرازی
چو حلقه در کعبه به صد نیاز گرفتم *** دعای حلقه گیسوی مشک بوی تو کردم(5)
جامی
حبیب کعبه جان است اگر نمی دانید *** به هر طرف که بگردید رو بگردانید (1)
مولوی
درون کعبه شب یک نماز صد باشد *** ز بهر خواب ندارد کسی چنین معبد (2)
مولوی
سعدی ره کعبه رضا گیر *** ای مرد خدا ره خدا گیر (3)
سعدی
ای قونیه ای که پر سپاهی *** در خطه روم تختگاهی
چون حضرت شاه ما گزیده است *** تو مکه و کعبه الهی (4)
سلطان ولد
ای قبله دل روی تو محراب جان ابروی تو *** من آمدم در کوی تو، آن کعبه اسرار کو(5)
علاء الدوله
یک چند اسیر نفس ابلیس سرشت *** بودم به کلیسیا و رفتم به کنشت
در کعبه اخلاص کنون معتکفم *** فارغ ز عذاب دوزخ و ذوق بهشت(6)
حسن متکلّم
طواف کعبه عشق از کسی درست آید *** که دیده زمزم او گشت و دل مقام خلیل(7)
خواجوی کرمانی
ما صید حریم حرم کعبه قدسیم *** ما راهبر بادیه عالم جانیم(8)
خواجوی کرمانی
کعبه دیرینه عروس است عجب نی که بر او *** زلف پیرانه و خال رخ برنا بینند (1)
خاقانی
ای بانوی شرق و کعبه جود *** من بلبل مدح خوان کعبه (2)
خاقانی
راهی است ورا به کعبه مجد *** بی زحمت ناقه و بیابان (3)
خاقانی
کعبه قطب است و بنی آدم بنات النعش وار *** گرد قطب آسیمه سر شیدا و حیران آمده
کعبه قطب استوگردون راست چون دستاس زال *** صورت دستاس را بر قطب دوران آمده
کعبه روغن خانه ای دان روز و شب گاو خراس *** گاو پیسه گرد روغن خانه گردان آمده
کعبه شمع و روشنان پروانه و گیتی لگن *** برلگن پروانه را بین مست جولان آمده
کعبه گنج است و سیاهان عرب ماران گنج *** گرد گنج آنک صف ماران فراوان آمده
کعبه شان شهد و کان زر رسته است ای عجب *** خیل زنبوران و مارانش نگهبان آمده(4)
خاقانی
مانی به عروس حجله بسته *** در حجله چارسو نشسته
ادیب صابر
چو کعبه شرف یافت هری بر همه دنیا *** از فر قدوم تو و فخر قدم تو (4)
عبدالواسع جبلی
بارگاهت کعبه مردم حاج و درگاهت حرم *** مجلست فردوس و کوثر جام و ساقی حور باد (5)
انوری
تو کعبه جلالی و ارباب شرع را *** خوارزم و آب او عرفات است زمزم است (6)
رشید الدین وطواط
ور نیست درت کعبه اقبال چرایند *** سوی درت ابنای شرف راکع و ساجد(7)
رشید الدین وطواط
ملک او زینت زمین و زمان *** صدر او کعبه صغار و کبار(8)
رشید الدین وطواط