سفارش تبلیغ
صبا ویژن
همنشینی دانشمندان عبادت است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

نوروز در شاهنامة‌ فردوسی‌

 سوسن‌ فرهنگی‌

       یکی‌ از جشنهایی‌ که‌ در شاهنامه‌ فردوسی‌ از آن‌ نام‌ برده‌ شده‌، آئین‌ و مراسم‌ نوروز می‌باشد. در این‌ مقاله‌ سعی‌ بر این‌ است‌ که‌ درباره‌ مراحل‌ پیدایش‌ این‌ جشن‌ ،زمان‌ برگزاری‌ ،استعمال‌ کلمه‌ نوروز و چگونگی‌ آن‌ در شاهنامه‌ توضیحاتی‌ داده‌ شود .

                 جشن‌ نوروز از مهمترین‌ مراسمی‌ است‌ که‌ از سالیانی‌ دور در بین‌ ایرانیان‌ رایج‌ بوده‌ و به‌ یادگار مانده‌ است‌. شادی‌ و سرور در این‌ زمان‌ ،چندان‌ دور از ذهن‌ نیست‌ زیرا جهان‌ رنگی‌ دیگر به‌ خود می‌گیرد و زمان‌ ،زمان‌ زایش‌ زمین‌ است‌ و تولد گیاه‌. حال‌ از چه‌ دوره‌ای‌ این‌ عید به‌ صورت‌ رسمی‌ درآمده‌ بهتر آن‌ است‌ که‌ بدانیم‌ از چه‌ زمانی‌ گاه‌ شماری‌ وجود داشته‌ ؛ زیرا اگر این‌ آئین‌ به‌ صورت‌ یک‌ جشن‌ در فصل‌ بهار انجام‌ می‌شده‌ است‌ باید در سال‌ زمان‌ معینی‌ داشته‌ باشد و داشتن‌ وقتی‌ مشخص‌ لازمه‌ این‌ گفتار می‌گردد .

                 می‌توان‌ گفت‌ ایرانیان‌ پیشین‌ با دیدن‌ تغییرات‌ جوی‌ و طبیعی‌، هر دوره‌ای‌ از سال‌ را به‌ نوعی‌ زمان‌ بندی‌ کرده‌ بودند .

                 درگاه‌ شماری‌ می‌خوانیم‌ که‌ سال‌ ایرانی‌ زمانی‌ به‌ دو قسمت‌ تقسیم‌ می‌شده‌ ،زمستانِ ده‌ ماهه‌ و تابستانِ دوماهه‌ .و سال‌ در دوری‌ از ادوار به‌ دو قسمت‌ تابستا هفت‌ ماهه‌ و زمستان‌ پنج‌ ماهه‌ تبدیل‌ شده‌ است‌ .و همچنین‌ «سال‌ از عهدی‌ بالنسبه‌ قدیم‌ (و شاید از قدیم‌ترین‌ ازمنه‌ نیز) به‌ چهار فصل‌ سه‌ ماهه‌ معروف‌ تقسیم‌ می‌شده‌ که‌ اسامی‌ پهلوی‌ آنها چنین‌ است‌ :وهار ـ هامین‌ ـ پاتیژ ـ زمستان‌». (1)

                 بنابراین‌ نوعی‌ گاه‌ شماری‌ به‌ وجود آمده‌ بود که‌ نسبتاً زمان‌ تغییر و تحولات‌ طبعیی‌ را مشخص‌ می‌ساخته‌ است‌ .

                 آریاییان‌ قدیم‌ در هریک‌ از دو فصل‌ گرما و سرما جشنی‌ برپا می‌نمودند و به‌ پایکوبی‌ می‌پرداختند .و از طرفی‌ می‌بینیم‌ که‌ «در عهد بسیار کهن‌ ،سال‌ از اول‌ تابستان‌ (انقلاب‌ صیفی‌) و با تیرماه‌ آغاز می‌شده‌ و دلیل‌ آن‌ لغت‌ «میذیایری‌» است‌ که‌ اسم‌ گاهنبار پنجم‌ از شش‌ گاهنبار سال‌ است‌ . (2) این‌ جشن‌ درحوالی‌ انقلاب‌ شتوی‌ برپا می‌شده‌ و معنی‌ لغوی‌ آن‌ (نیمه‌ سال‌) است‌. و از سوی‌ دیگر درمی‌یابیم‌ که‌ در زمانی‌ سال‌ با اول‌ تابستان‌ شروع‌ می‌شده‌ ،ولی‌ نه‌ با تیرماه‌ ،بلکه‌ با فروردین‌ ماه‌. بیرونی‌ اول‌ سال‌ ایرانیان‌ را فروردین‌ و در انقلاب‌ صیفی‌ می‌داند و اعیاد خوارزمی‌ نیز مؤید همین‌ ادعاست‌. و قرائنی‌ در دست‌ است‌ که‌ می‌رساند این‌ جشن‌ در عهد قدیم‌ یعنی‌ هنگام‌ تدوین‌ بخش‌ کهن‌ اوستا نیز درآغاز برج‌ حمل‌ (3) یعنی‌ اول‌ بهار برپا می‌شده‌ وشاید بنحوی‌ که‌ برما معلوم‌ نیست‌، آن‌ را در اول‌ برج‌ مزبور ثابت‌ نگه‌ می‌داشتند . (4)

                 پس‌ اساس‌ به‌ وجود آمدن‌ این‌ جشن‌ آغاز بهار ،و در واقع‌ شادی‌ طبیعی‌ از پایان‌ فصل‌ سخت‌ سرماست‌ .در این‌ فصل‌ ،تمامی‌ ناخوشی‌های‌ مربوط‌ به‌ سرما از بین‌ رفته‌ و جای‌ آن‌ را سبزی‌ و طراوتی‌ وصف‌ نشدنی‌ فرا می‌گیرد. زمین‌ لباس‌ تازه‌ در برمی‌کند و زمینی‌ دیگر می‌شود و شاید ،آدمیان‌ همین‌ دید را نسبت‌ به‌ خود نیز داشته‌اند. این‌ عقیده‌ در اشعار شاهنامه‌ هم‌ دیده‌ می‌شود. هنگامیکه‌ گیوبیژن‌ را نمی‌یابد ،به‌ چاره‌جوئی‌ نزد کیخسرو رفته‌ و از او می‌خواهد که‌ او را دریافتن‌ گمشده‌اش‌ یاری‌ نماید. کیخسرو بدینگونه‌ پاسخ‌ می‌دهد که‌ :

                 بمان‌ تا بیاید مه‌ فرودین‌ که‌ بفروزد اندر جهان‌ هوردین‌

       بدانگه‌ که‌ برگل‌ نشاندت‌ باد چو برسر همی‌ گل‌ فشاندت‌ باد

       بگویم‌ ترا هر کجا بیژنست‌ بجام‌ اندرون‌ این‌ مرا روشنست‌

       تا زمانی‌ که‌ نوروز فرا نرسیده‌ کیخسرو نمی‌تواند به‌ جام‌ جم‌ نگاه‌ بیاندازد و اسرار ببیند .چرا؟ تنها در بهار است‌ که‌ تغییراتی‌ کاملاً محسوس‌ جهان‌ را فرا گرفته‌ ،زندگی‌ بار دیگر آغاز می‌گردد.(البته‌ زندگی‌ گیاهی‌ که‌ شاید به‌ همان‌ اسطوره‌ (مشی‌ و مشیانه‌) و (یم‌ ویمگ‌) برگردد که‌ اولین‌ جفت‌ انسانی‌ اند.) (5)

                 پس‌ انسان‌ نیز تولدی‌ دوباره‌ می‌یابد و از تمامی‌ بدیها جدا گشته‌ ،مانند موجودی‌ تازه‌ به‌ دنیا آمده‌ ،بدون‌ گناه‌ می‌گردد .

                 کیخسرو نیز تنها در نوروز است‌ که‌ می‌تواند جام‌ جم‌ را در دست‌ گرفته‌ و راز هفت‌ کشور را دریابد .

                 یکی‌ جام‌ برکف‌ نهاده‌ نبید بدو اندرون‌ هفت‌ کشور بدید

       زمان‌ و نشان‌ سپهر بلند همه‌ کرده‌ پیدا چه‌ و چون‌ و چند

       فردوسی‌ ،آغاز شهریاری‌ کیومرث‌ (اولین‌ انسان‌) و برتخت‌ نشستن‌ وی‌ را در اول‌ برج‌ حمل‌ می‌داند .

                 چنین‌ گفت‌ کائین‌ تخت‌ و کلاه‌ کیومرث‌ آورد و او بود شاه‌

       چو آمد ببرج‌ حمل‌ آفتاب‌ جهان‌ گشت‌ با فرّ و آئین‌ و آب‌

       بتابید از آن‌ سان‌ زبرج‌ بره‌ که‌ گیتی‌ جوان‌ گشت‌ از آن‌ یکسره‌

       کیومرث‌ شد برجهان‌ کد خدای‌ نخستین‌ بکوه‌ اندرون‌ ساخت‌ جای‌

       و نیز در زمان‌ پادشاهی‌ جمشید، هنگام‌ برپائی‌ نوروز در روز هرمزد از ماه‌ فروردین‌ است‌ .

                 سر سال‌ نو هرمز فرودین‌ بر آسوده‌ از رنج‌ روی‌ زمین‌

       بزرگان‌ بشادی‌ بیاراستند می‌ و جام‌ و رامشگران‌ خواستند

       چنین‌ جشن‌ فرخ‌ از آن‌ روزگار بما ماند از آن‌ خسروان‌ یادگار

       در شاهنامه‌ می‌خوانیم‌ که‌ پس‌ از طهمورث‌ ،جمشید پسر وی‌ (6) به‌ تخت‌ پادشاهی‌ نشست‌ و همه‌ مرغان‌ و دیوان‌ و پریان‌ به‌ فرمان‌ او درآمدند .وی‌ به‌ ساختن‌ آلات‌ جنگی‌ پرداخت‌ ،رشتن‌ و تافتن‌ و بافتن‌ به‌ مردم‌ آموخت‌، طبقات‌ چهارگانه‌ کاتوزیان‌ ،نیساریان‌ ،نسوریان‌ و اهتوخوشی‌ (7) را پدید آورد ،به‌ دیوان‌ دستور داد تا باآب‌ و خاک‌ ،گل‌ درست‌ کرده‌ ،گرمابه‌ و کاخهای‌ بلند سازند و سپس‌ از سنگ‌ ،گوهر بیرون‌ آورد ،بویهای‌ خوش‌ پدیدار ساخت‌ ،پزشکی‌ را بوجود آورد و کشتی‌ رانی‌ را به‌ مردم‌ آموخت‌ وبعد از تمامی‌ این‌ کارها ،تختی‌ ساخت‌ که‌ هرگاه‌ اراده‌ می‌کرد دیوان‌ آن‌ را برداشته‌ و به‌ آسمان‌ می‌بردند و در روز هرمزد فروردین‌ براین‌ تخت‌ بر آسمان‌ رفت‌ و جهانیان‌ این‌ روز را روز نو خواندند .

                 همه‌ کردنیها چو آمد بجای‌ ز جای‌ مهی‌ برتر آورد پای‌

       بفرکیانی‌ یکی‌ تخت‌ ساخت‌ چه‌ مایه‌ بدو گوهر اندر نشاخت‌

       بجمشید بر گوهر افشاندند مران‌ روز را روز نو خواندند

       سرسال‌ نو هرمز فرودین‌ برآسوده‌ از رنج‌ روی‌ زمین‌ ادامه مطلب...

  
  

نوروز

پیشینه‌ ،باورها و مراسم‌ مربوط‌ به‌ آن‌

 دکتر منصور رستگار فسائی‌ 

                 نوروز که‌ به‌ نامها و اوصاف‌ :عید ،عید نوروز ،جشن‌ فروردین‌ ،جشن‌ بهار ،بهار جشن‌، جشن‌ بهاری‌ ،نوروز جمشیدی‌ ،نوروز سلطانی‌ و نوروز جلالی‌ مشهور است‌ ،مهمترین‌ ،عمومی‌ترین‌ و دیرپاترین‌ جشن‌ ملی‌ مردم‌ ایران‌ است‌: مهمترین‌ است‌ زیرا که‌ قرنهای‌ متمادی‌ است‌ که‌ مورد توجه‌ مردم‌ ایران‌ و سرزمینهائی‌ است‌ که‌ با این‌ مردم‌ ،دیرینة‌ فرهنگی‌ مشترک‌ دارند و از مدتها پیش‌ از فرارسیدن‌ آن‌ ،منتظر قدومش‌ هستند و برای‌ رسیدنش‌ لحظه‌ شماری‌ می‌کنند ،جامة‌ نو می‌دوزند ،شیرینی‌ می‌پزند ،خانه‌ را آب‌ و جارو می‌کنند ،عروسی‌ها و شادیهای‌ بزرگ‌ خود را هم‌ زمان‌ با آن‌ برگزار می‌سازند و چون‌ فرا می‌رسد به‌ دیدار هم‌ می‌شتابند ،قهرها بدل‌ به‌ آشتی‌ می‌شود و کینه‌ها به‌ محبت‌ تبدیل‌ می‌گردد، مهمانیها داده‌ می‌شود و هدیه‌ها و عیدی‌ها مبادله‌ می‌گردد و از کهنسال‌ترین‌ افراد خانواده‌ تا جوانترین‌ آن‌ها به‌ نوعی‌ در این‌ شادی‌ همگانی‌ شرکت‌ می‌جویند؛ عمومی‌ترین‌ است‌ زیرا نوروز مرزی‌ نمی‌شناسد و از هر دیواری‌ در ایران‌ زمین‌ وارد می‌شود و تمام‌ اقوام‌ و مذاهب‌ و گروههای‌ فکری‌ و عقیدتی‌ را که‌ در این‌ مرز ایزدی‌ زندگی‌ می‌کنند، یکسان‌ شادمان‌ می‌دارد و به‌ همین‌ جهت‌ است‌ که‌ «نوروز» یکی‌ از قائمه‌های‌ سنن‌ و فرهنگ‌ ایرانی‌ است‌ که‌ شاعرانی‌ چون‌ فردوسی‌ ،تعظیم‌ آن‌ را بزرگداشت‌ راستی‌ و حقیقت‌ و مرز و بوم‌ ایران‌ دانسته‌اند و نشان‌ مردم‌ نیک‌ را آن‌ دانسته‌اند که‌ ؛

                 نگه‌ دارد آئین‌ جشن‌ سده‌ همان‌ فرّ «نوروز» و آتشکده‌ (1)

                 و بهترین‌ روز و روزگار را که‌ آرزو کرده‌اند، روزگار نوروزی‌ بوده‌ است‌ . (2) بنابر شاهنامه‌،دشمنان‌ ایران‌ ،با «نوروز» دشمنی‌ می‌ورزند و می‌خواهند که‌ آن‌ را نابود سازند و بدین‌ ترتیب‌ به‌ خطر افتادن‌ نوروز ،به‌ خطر افتادن‌ استقلال‌ ایران‌ زمین‌ را معنی‌ می‌دهد. (3)

                 در شاهنامه‌ ،گاهی‌ بزرگان‌ ایرانی‌ نوروز را به‌ حدی‌ مقدس‌ و مورد احترام‌ می‌دانند که‌ بدان‌ سوگند می‌خورند. (4)

                 و به‌ همین‌ جهت‌ جایگاههای‌ برگزاری‌ جشن‌ نوروز و مهرگان‌ را آذین‌ می‌بندند . (5)

                 «شیرین‌» در واپسین‌ دم‌ زندگی‌ ،دارائیهای‌ خود را به‌ نیازمندان‌ و آتشکده‌ و جایگاه‌ جشن‌ نوروزی‌ و سده‌ می‌بخشد . (6)

                 «نوروز» در طول‌ تاریخ‌ ایران‌ ،بدون‌ وقفه‌، مورد توجه‌ مردم‌ قرار داشته‌ است‌ و حوادث‌ روزگار اگرچه‌ گهگاه‌ آن‌ را از شور و گرمی‌ انداخته‌ اما هرگز به‌ فراموشی‌ نسپرده‌اند ؛ در میان‌ جشنهای‌ ملی‌ ایران‌، نوروز و مهرگان‌ و سده‌ از دیگر جشنهای‌ ایرانی‌ پر رونق‌تر بوده‌اند و فردوسی‌ از این‌ سه‌ جشن‌ جابجا سخن‌ می‌گوید . (7)

                 اما بتدریج‌ مهرگان‌ و سده‌ در میان‌ ایرانیان‌، رونق‌ خود را از دست‌ داده‌اند، ولی‌ نوروز همچنان‌ پر رونق‌ و شادی‌ افزا پایدار مانده‌ است‌ .

                 واژه‌ نوروز در پهلوی‌ به‌ صورت‌ نوکروچ‌ Nokroc آمده‌ است‌ که‌ مرکب‌ است‌ از دو جزء ؛بخش‌ اول‌ به‌ معنی‌ نو و جدید و تازه‌ و بخش‌ دوم‌ به‌ معنی‌ زور است‌ و روی‌ هم‌ به‌ معنی‌ روز تازه‌ و نو و یوم‌ الجدید است‌ که‌ در عربی‌ به‌ صورت‌ «نوکروز» و «نیروز» و «نیریز» به‌ کار رفته‌ است‌ . (8)

                 نوروز بزرگترین‌ جشن‌ ملی‌ ایران‌ است‌ که‌ با نخستین‌ روز از نخستین‌ ماه‌ سال‌ خورشیدی‌ (فروردین‌) در بهاران‌ آن‌گاه‌ که‌ آفتاب‌ به‌ برج‌ حمل‌ انتقال‌ می‌یابد و روز و شب‌ برابر می‌گردد، آغاز می‌شود .

                 طبعاً نوروز ،آغاز ماه‌ فروردین‌ و شروع‌ فصل‌ بهار است‌ و بدین‌ ترتیب‌ لحظه‌ تحویل‌ سال‌ مطابق‌ تقویم‌ جلالی‌ دقیقاً آغاز سالی‌ است‌ که‌ 365 روز و 5 ساعت‌ و 48 دقیقه‌ و 64 ثانیه‌ به‌ طول‌ می‌انجامد و نزدیک‌ترین‌ و علمی‌ترین‌ و دقیق‌ترین‌ سالهای‌ شمسی‌ جهان‌ است‌. روز نخستین‌ هر ماه‌ بنا به‌ سنت‌ ایرانیان‌ «هرمزد» ،هرمز، اورمزد و هورمز و هورمزد خوانده‌ می‌شد و روز دوم‌ بهمن‌ و روز سوم‌ اردیبهشت‌ و روز چهارم‌ شهریور و روز پنجم‌ سفند ارمذ و روز ششم‌ خرداد و به‌ همین‌ ترتیب‌ هریک‌ از سی‌ روز نامی‌ خاص‌ خود را داشت‌ و نوروز عبارت‌ بود از هرمزد روز یا روز اورمزد از ماه‌ فروردین‌ و به‌ همین‌ جهت‌ فردوسی‌ ،فرا رسیدن‌ نوروز را «سر سال‌ نو ،هرمز فرودین‌» می‌خواند . (9)

 سابقه‌ تاریخی‌ نوروز :

       «قرائنی‌ در دست‌ است‌ که‌ می‌رساند این‌ جشن‌ در عهد قدیم‌ یعنی‌ هنگام‌ تدوین‌ بخش‌ کهن‌ اوستا نیز در آغاز برج‌ حمل‌ (بره‌) یعنی‌ اول‌ بهار برپا می‌شده‌ و شاید به‌ نحوی‌ که‌ اکنون‌ بر ما معلوم‌ نیست‌ آن‌ را در اول‌ برج‌ مزبور ثابت‌ نگاه‌ می‌داشتند.» (10) بنابر اعتقاد دار مستتر ،نوروز از مراسم‌ بسیار کهن‌ ایرانیان‌ آریائی‌ نژاد است‌ که‌ اگرچه‌ از این‌ جشن‌ و مراسم‌ آن‌ در اوستا سخنی‌ نرفته‌ است‌ اما در کتب‌ دینی‌ پهلوی‌ از آن‌ گفتگو شده‌ است‌ .

                 بطور کلی‌ در دوره‌ ساسانیان‌ مردم‌ جشن‌ نوروز را بیش‌ از دیگر جشنها گرامی‌ می‌داشتند. این‌ جشن‌ در آغاز سال‌ بود و بلافاصله‌ پس‌ از فروردینگان‌ می‌آمد و روز شادی‌ و سرور بود و مردم‌ در این‌ روز دست‌ از کار می‌کشیدند و مالیاتهای‌ خود را می‌پرداختند و به‌ آب‌ تنی‌ و تفریح‌ می‌شتافتند و در دربارهای‌ ساسانی‌ با شکوهی‌ فراوان‌ برگزار می‌شد.

                 برخی‌ از شیعیان‌، نوروز را روز خلافت‌ علی‌ بن‌ ابیطالب‌ می‌دانند و حدیثی‌ از حضرت‌ صادق‌ (ع‌) نقل‌ می‌کنند که‌ فرمودند: در این‌ روز (نوروز) آفتاب‌ عالم‌ تاب‌ بر ذرات‌ کائنات‌ جلوة‌ طلوع‌ نماید و به‌ فرمان‌ الهی‌ از اَزهیروگلها و گیاهان‌ روئیدن‌ آغاز کنند... در این‌ روز نوح‌ برجودی‌ قرار گرفت‌ و جبرئیل‌ امین‌ به‌ رحمة‌ للعالیمن‌ نازل‌ شد و امیرالمؤمنین‌ (ع‌) به‌ فرموده‌ سید المرسلین‌ پای‌ بر دوش‌ مقدس‌ آن‌ سرور گذاشت‌ و خانه‌ی‌ کعبه‌ را از بتها پاک‌ ساخت‌، در این‌ روز خلیل‌ الرحمان‌ بت‌ها را شکست‌ و عثمان‌ به‌ قتل‌ رسید و شاه‌ ولایت‌ علی‌ (ع‌) بر سریر خلافت‌ ظاهری‌ نشست‌.... (11) و به‌ قولی‌ روز سعید غدیر خم‌ مصادف‌ با نوروز بود . (12)

                 در دوره‌ خلفای‌ اموی‌ دریافت‌ هدایای‌ نوروزی‌ از ایرانیان‌ متداول‌ شد و بنی‌ امیه‌ هدیه‌ای‌ را در عید نوروز بر مردم‌ ایران‌ تحمیل‌ کردند که‌ در زمان‌ معاویه‌ مقدار آن‌ به‌ 5 تا 10 میلیون‌ درهم‌ بالغ‌ می‌شد. (13) نخستین‌ کسی‌ که‌ هدایای‌ نوروز و مهرگان‌ را رواج‌ داد حجاج‌ بن‌ یوسف‌ بود، اما در زمان‌ عمربن‌ عبدالعزیز این‌ امر منسوخ‌ شد. در نتیجة‌ ظهور ابومسلم‌ خراسانی‌ و روی‌ کارآمدن‌ خلافت‌ عباسی‌ و نفوذ برمکیان‌ و دیگر وزرای‌ ایرانی‌ و تشکیل‌ سلسله‌های‌ طاهری‌ و صفاری‌ و سامانی‌ جشنهای‌ ایرانی‌ و از آن‌ جمله‌ نوروز رواجی‌ تازه‌ یافت‌ و شاعران‌ دربارة‌ نوروز تهنیت‌ نامه‌ها می‌ساختند و شاعرانی‌ چون‌ جریر ،شاعر عرب‌ ،نوروزیه‌ها دارند و شاعرانی‌ چون‌ ابونواس‌ در ستایش‌ نوروز و مهرگان‌ اشعار فراوان‌ ساخته‌اند و این‌ رسم‌ ملی‌ با آداب‌ و رسوم‌ مفصل‌ و ویژه‌ خود تا به‌ امروز ادامه‌ یافته‌ است‌ و از 11 فروردین‌ 1304 هجری‌ شمسی‌ برابر با 1925 میلادی‌ آغاز سال‌ رسمی‌ ایران‌ شده‌ است‌ .

 چرا نوروز را گرامی‌ و بزرگ‌ داشته‌اند ؟

       مسلماً، سنت‌های‌ ملی‌ و آداب‌ و رسوم‌ قومی‌، ریشه‌ در واقعیات‌ ،باورها و اعتقادات‌ مردم‌ دارند و طبعاً ایرانیان‌ «نوروز» را به‌ همین‌ دلیل‌ در هاله‌ای‌ از تقدس‌ ،فال‌ نیک‌، فرخندگی‌ و نیکروزی‌ قرار داده‌اند و برای‌ توجیه‌ تقدس‌ و خجستگی‌ آن‌ داستانها پرداخته‌ و وجه‌ تسمیه‌ها ساخته‌اند. از مجموع‌ این‌ داستانها می‌توان‌ به‌ دیرینگی‌ نوروز ،یزدانی‌ بودن‌ و خجستگی‌ آن‌ پی‌ برد و نقش‌ آن‌ را در تعمیم‌ عدالت‌ ،مهربانی‌ ،دستگیری‌ از ناتوانان‌ و رفع‌ دشمنی‌ها و زشتی‌ها بازشناخت‌. آن‌چه‌ در زیر می‌آید بازتاب‌ گوشه‌ای‌ از باورهای‌ نیاکان‌ ما دربارة‌ نوروز و پیدائی‌ آن‌ است‌ که‌ به‌ اختصار مطرح‌ می‌گردد و از میان‌ همة‌ آنها میتوان‌ گردش‌ انتقالی‌ زمین‌ و اعتدال‌ هوا را در نوروز ،آفرینش‌ جهان‌ و انسان‌ و شادی‌ و نیک‌ روزی‌ و فرود آمدن‌ فروهرها و داستانهای‌ مختلف‌ مربوط‌ به‌ جمشید را در رابطه‌ با نوروز نام‌ برد ،اگر چه‌ بسیاری‌ از توجیهات‌ مربوط‌ به‌ تقدس‌ ایام‌ نوروز به‌ روز خرداد از ماه‌ فروردین‌ باز می‌گردد که‌ نوروز خاصه‌ است‌. مقدمتاً توضیح‌ این‌ نکته‌ لازم‌ است‌ که‌ نوروز را به‌ نوروز عام‌ و خاص‌ تقسیم‌ کرده‌اند و مدتها این‌ دو نوروز در تعاقب‌ هم‌ جشن‌ گرفته‌ می‌شد :

                 1ـ نوروز عام‌ که‌ به‌ نوروز کوچک‌ یا خرد یا عامه‌ و نوروز صغیر نیز مشهور است‌ همان‌ عید نوروز امروزی‌ است‌ که‌ از روز هرمزد (روز اول‌ فروردین‌) آغاز می‌شد و این‌ همان‌ لحظه‌ رسیدن‌ خورشید است‌ به‌ نقطه‌ اول‌ برج‌ حمل‌ و آغاز بهار و سال‌ جلالی‌ .برگزاری‌ جشن‌ نوروز برای‌ عامه‌ مردم‌ فقط‌ 5 روز اول‌ سال‌ بود ،اما در آغاز دوره‌ ساسانی‌ در همة‌ ماه‌ فروردین‌ ادامه‌ می‌یافت‌ ،بدین‌ معنی‌ که‌ تمام‌ فروردین‌ را در میان‌ طبقات‌ ششگانه‌ ملوک‌، اشراف‌ ،خدمتگزاران‌ ملوک‌ و حواشی‌ ملوک‌ ،اشراف‌ و عامه‌ مردم‌ و شبانان‌ تقسیم‌ کرده‌ و به‌ هریک‌ 5 روز اختصاص‌ داده‌ بودند . (14) اما در دورانهای‌ بعد ،عملاً جشنهای‌ نوروز عام‌ از اول‌ فروردین‌ تا آخر روز سیزدهم‌ فروردین‌ ادامه‌ یافته‌ و تثبیت‌ شده‌ است‌ و در روز سیزدهم‌ فروردین‌ مردم‌ از خانه‌ خارج‌ می‌شوند و معتقدند که‌ اگر خانه‌ در این‌ روز از ساکنان‌ آن‌ خالی‌ نگردد ،سال‌ نو ،با بدبختی‌ همراه‌ خواهد بود ؛بنابراین‌ جشن‌ واقعی‌ بهار و پایان‌ مراسم‌ نوروزی‌ ،در این‌ روز در طبیعت‌ برگزار می‌شود .

                 2ـ نوروز خاص‌ یا نوروز بزرگ‌ از روز ششم‌ فروردین‌ یعنی‌ خرداد روز آغاز می‌شد و بسیار مقدس‌ بود ؛کتاب‌ پهلوی‌ «ماه‌ فروردین‌ روز خرداد» (15) در ستایش‌ این‌ روز به‌ زبان‌ پهلوی‌ موجود است‌ و همزمان‌ با جشن‌ سغدیان‌ و خوارزمیان‌ برپا می‌گشت‌ و از میان‌ رسمهای‌ پارسیان‌ که‌ در این‌ مورد هنوز در بخارا رواج‌ دارد آن‌ است‌ که‌ حلقه‌های‌ گل‌ و برگ‌ بر سر ستونهای‌ مجزا از هم‌ که‌ ایوان‌ خانه‌ها بر آن‌ نهاده‌ شده‌ است‌ ،می‌گذارند و بقول‌ ابوریحان‌ بیرونی‌،«ششم‌ فروردین‌ ماه‌ ،نوروز بزرگ‌ دارند زیرا که‌ خسروان‌ بدان‌ پنجروز (نوروز عامه‌) حقهای‌ حشم‌ و گروهان‌ و بزرگان‌ بگزاردندی‌ و حاجتها روا کردندی‌ ،آنگاه‌ بدین‌ روز ششم‌ خلوت‌ کردندی‌ خاصگان‌ را . (16)ادامه مطلب...

  
  

سال نو در 5 قاره جهان

در همه کشورها عید به نوعی خاص برگزار می شود. همچنین اعیاد به دسته های مختلف مانند اعیاد ملی ، سنتی و مذهبی تقسیم می شوند. برای مثال عید نوروز در کشور ایران که همزمان با آغاز بهار می باشد. یک عید ملی و سنتی است که از زمانهای بسیار دور تاکنون در میان ایران مرسوم بوده است. حتی ایرانیان که در خارج از ایران زندگی می کنند این عید را جشن می گیرند؛ با برگزاری این عید، فرهنگ و سنت ایرانی فراموش نمی شود.

رسوم هر کشور به نوبه خود زیبا و با شکوه است. در ذیل می خواهیم در مورد مراسم و تاریخ عیدهای کشورهای مختلف صحبت کنیم.

چین

چین یک کشور پر از رسوم و سنتهاست؛ زیرا تاریخچه ای بس عمیق دارد. در چین به دلیل جمعیت کثیر، ادیان مختلفی وجود دارد. اما دین بودا اکثریت مردم را به خود اختصاص داده است. البته تعداد مسیحیان و مسلمانان در چین می گیرند و آن را عید خود قرار می دهند. البته بهار این کشور زودتر از بهار ما ظهور می کند. همچنین تقویم چینها براساس گردش ماه به دور زمین است و هر سال تاریخ آن تغییر می کند. در سال 2003 سال جدید در اول فوریه آغاز شد.

چینیها نیز مانند ما ایرانیها 12 ماه دارند. هر سال را براساس یک حیوان نامگذاری می کنند. هر فردی که در یک سال مربوط به آن حیوان به دنیا می آید معتقد است که اخلاق و رفتاری شبیه به آن حیوان دارد؛ برای مثال فردی که در سال ببر به دنیا بیاید. فردی مغرور است.

موش ، گاونر، ببر ، خرگوش، اژدها ، مار ، اسب ، گوسنفد ، میمون ، خروس ، سگ و خوک 12 حیوانی هستند که به صورت دوره ای می چرخند و هر سال نام یکی از این حیوانات را به خود می گیرند.

سال 2003 در تقویم چینیها سال گوسفند است . البته بعضی از چینیها تقویمشان را براساس چرخش زمین به دور خورشید تنظیم می کنند.

به هر صورت سال نو چینیها با آغاز بهار شروع می شود. شب عید بر روی میز های پایه کوتاه خود غذاهای سنتی می گذارند و اعضای خانواده دور تا دور آن دوزانو می نشینند و مرد و زن لباسهای سنتی بر تن کرده و به یکدیگر هدایایی تقدیم می کنند.

همیچنین لباس یا مبلغی پول را برای مستمندان کنار می گذارند تا با کمک به بی بضاعتان مورد لطف خداوند قرار گیرند.

در ضمن در روز اول سال نو کارناوالهای شادی در خیابانها به راه می افتند و مردم با ماسکهای سنتی و مخصوص به جشن می پردازند.

اروپا

همانطور که می دانیم اکثر اروپاییان مسیحی هستند و تولد مسیح را جشن می گیرند و اول ژانویه هر سال مطابق با آغاز سال نو مسیحی است. البته رسم ها در هر کشور اروپایی متفاوت است که ما به طور کلی رسوم مشابه را بیان می کنیم.

اکثر اروپاییها در شب عید بوقلمونهای شکم پر و ماهی سرخ شده یا کباب شده را بر سر میز خود قرار می دهند. در شمعدانهای بلند شمعهای روشن خودنمایی می کنند. اعضای خانواده به دور هم جمع می شوند و یک مهمانی ترتیب می دهند. راس ساعت 12 شب اول ژانویه ، سال تحویل می شود و مردم به یکدیگر سال نو را تبریک می گویند و به هم هدایای گوناگون می دهند.

ناگفته نماند همان طور که ما ایرانیان سفره هفت سین می چینیم. اروپاییان نیز سرو کاج را با چراغهای ریز رنگی و گلوله های توپی براق و مجسمه های کوچکی از بابا نوئل تزیین می کنند و کادوهایشان را زیر این درخت می گذارند. بر در ورودی خانه خود نیز حلقه ای از گل و برگهای سبز به منظور برکت و خوش یمنی آویزان می کنند.

بچه ها کفشهایشان را پایین تخت خود می گذارند تا بابانوئل هدیه ای در آن قرار دهد که همیشه قرار دادن این هدایا به طور پنهانی از سوی والدینشان است تا بچه ها خوشحال شوند.

یکی دیگر از رسوم و عقاید اروپاییان این است که معتقدند اولین فردی که بعد از سال تحویل وارد خانه شان شود باید خوش قدم و پربرکت باشد که تا آخر سال برکت و خوش یمنی برای خانواده به ارمغان آورد. حال سری به کشورهای آسیایی می زنیم.

هند

هندیان نیز دارای ادیان و فرقه های گوناگون هستند. در این کشور بوداییان در اکثریت می باشند. البته همانطور که گفته شد هند 72 فرقه دارد و هر کدام رسوم خاص خود را دارند.

در ذیل به یکی از اعتقادات عمومی هندیها می پردازیم. هندیها روزی را عید می دانند که خوبیها بر بدیها پیروز شود. آنان روز عید را D iwali می نامند و معتقدند که در سالهای دور «پرنس» که جوانی بسیار مردم دوست بود. بعد از مرگ پدرش به تخت سلطنت رسید و مردم از این موضوع شادمان شدند. اما نامادری، بدذاتش که با شیطان همدست بود و یک جادوگر محسوب می شد. او را به مدت 14 سال به جنگلهای دور دست تبعید کرد. از طرفی همسر پرنس؛ «راما» توسط پادشاه راوان که شیطان صفت بود دزدیده شد.«راما» به دنبال همسرش گشت و بالاخره با کمک خداوند توانست بر راوان پیروز شود و همسرش را نجات و نامادری اش را شکست دهد و به تخت سلطنت بنیشیند و این یعنی پیروزی خوبی بر بدی.

هندیها چنین روزی را که روز پیروزی راما و به تخت پادشاهی نشستن اوست. جشن می گیرند و در خانه هایشان چراغهای روغنی روشن می کنند و این روز را D i wali یا D eepawali  می نامند که به زبان سانسکریت یعنی «صف نورها» امروزه نیز هندی ها اواخر اکتبر و اوایل نوامبر را روز D i wali می دانند و جشن می گیرند.

در این جشن زنان لباسهای ساری پر زرق و برق بر تن و شیرینهای مخصوص و سنتی تهیه می کنند. سبدهای پر گل در دست می گیرند و به همراه خانواده به دیدار فامیل و دوستان می روند. در این روز مراسم خواستگاری و عروسی خوش یمن است.

البته هندیان مسیحی همان اول ژانویه را سال نو خود می دانند و مانند اروپاییان درخت کاج تزیین می کنند و تولد مسیح را جشن می گیرند.

کره

سال نو در این کشور در اواسط آوریل آغاز می شود و مردم چهار روز به جشن و پایکوبی می پردازند. مردم کره روز اول سال نو را سانگران Song kran می نامند. جوانان عطرهای یاسمن به خود می زنند. زنان خانه دار، خانه ها را به قول خودمان خانه تکانی و در و دیوار خانه را با گلهای خوشبو تزیین می کنند. روز اول سال همه مردم برای عبادت به معابد می روزند و از بودا سالی خوب را طلب می کنند.

در این روز افرادی که با هم قهر هستند. آشتی می کنند و با سبدهای گل و شیرینی به دیدن یکدیگر می روند.

سنگاپور

50 درصد مردم سنگاپور را چینیها تشکیل داده اند؛ پس طبیعی است که همان گردش ماه را مبنای سال خود بدانند و رسوم چینیها را اجرا کنند.

سنگاپوریها سه روز الو سال نو را تعطیل می کنند و به دیدن اقوام و نزدیکان می روند. در این سه روز برای آنان کار کردن معنا ندارد.

آنان قبل از سال نو به خرید می روند و برای خانه های خود وسایل تزیینات و همچنین هدایایی برای نزدیکان و دوستان خود خریداری می کنند.

یکی از رسوم سنگاپوریها پول گذاشتن زیر بالش جوانان است؛ به این ترتیب که بزرگترها و والدین در پانزدهمین روز سال نو مبلغی پول در یک پاکت قرمز رنگ زیر پالش کودکان و جوانان خود می گذارند. آنان نیز این پول را خوش یمن می دانند و در طی سال آن را در کیف خود نگهداری می کنند تا مالشان برکت پیدا کند.

ژاپن

ژاپن «سرزمین آفتاب» جمعیت کثیری دارد و مردم آن مانند چین بودایی هستند. البته دین مسیحیت نیز در این کشور به تعداد زیاد به چشم می خورد.

در این کشور تقویم تا اواخر قرن 19 بر اساس گردش زمین به دور خورشید بود. اما در حال حاضر به طور مرسوم براساس گردش ماه به دور زمین نوشته می شود.

ژاپنیها به روز اول سال نو gantan می گویند که امروزه اول ژانویه روز اول سال نو محسوب می شود. البته این کشور در طی سال اعیاد مختلف سنتی و مذهبی دارد.

زنان قبل از سال نو چند روز را به تمیز کردن خانه و تغییر دکوراسیون اختصاص می دهند. مردم شب قبل از سال نو به معابد می روند و زنگی را که در آستان معبد آویزان است به صدا در می آورند و از بودا خواستار سالی خوب می شوند.

در شب سال نو مردم ماهی غذاهای دریایی و برنج کوفته شده و بدون روغن تهیه می کنند و روی میز می گذارند. زنان لباسهای کیمونو به تن می کنند و مردان لباسهای مخصوص و سنتی می پوشند و دور هم می نشینند. به هنگام آغاز سال نو ژاپنیها معتقدند که باید به یک فرد پاک و معصوم نگاه کرد تا سال نو با خوبی و موفقیت طی شود.

5 روز اول سال نو همه جا تعطیل است و مردم قبل از سال نو خرید و مایحتاج خود را تهیه می کنند تا در روزهای تعطیل مشکلی نداشته باشند.

در این 5 روز خیابانها مملو از گروههای موسیقی سنتی است.

استرالیا

استرالیا یک کشور مهاجر نشین است، اما اکثر مردمانش از انگلیس و دیگر کشورهای اروپایی آمده اند. لذا اکثریت مردم مسیحی هستند و اول ژانویه برای آنان اولین روز سال نو می باشد.

مردم استرالیا بسیار خوشگذران هستند. دو روز اول سال تعطیل است و همه مردم به دشت و چمنزارها می روند در کنار سواحل چادر بر پا می کنند و تعطیلات خود را به این نحو می گذارنند.

روز 31 دسامبر که شب سال نو است، در استرالیا غوغایی بر پاست؛ مردم از صبح در حال رفت و آمد و خرید هستند. شب هنگام نیز مهمانی ترتیب می دهند. راس ساعت 12 شب صدای زنگ کلیساها، بوق اتومبیلها و کشتیها به صدا در می آید. مردم نیز در خانه هایشان زنگوله های کوچک طلایی را به صدا درمی آورند و با این روش آغاز نو را اعلام می کنند.

در خانه ها زرق و برق درخت های کاج و سرو تزیین شده به چشم می خورد. بر سر میزهای غذا ، بوقلمون و ماهی سرخ شده به همراه مخلفات دیده می شود. روشن کردن شمع بر سر میز شام نیز رسم است. اعضای خانواده هدایای خود را در جعبه های رنگی با روبانهای براق بسته بندی کرده و به یکدیگر هدیه می دهند.

روسیه

در روسیه اکثر مردم مسیحی ارتودوکس هستند. البته در بین آنها کاتولیک نیز دیده می شود. در این کشور در شب اول ژانویه جشن برپاست. کاخ کرملین چراغانی می شود و آتش بازی همه آسمان مسکو را فرا می گیرد. بیشترین تعطیلات این کشور مربوط به سال نوست. شب اول ژانویه مردم بهترین غذاها را تهیه می کنند.

در این کشور در واقع از 25 دسامبر جشن آغاز می شود. ارتودوکسها روز 7 ژانویه را روز اول سال و عید خود می دانند. علاوه بر این تعطیلات، روز ملی زن که 8 مارس است نیز تعطیل می باشد. در آن روز جشن و شادمانی بر پا می شود. زنان از کارکردن معاف هستند و به آنان هدیه داده می شود. روز کارگر، روزمرد و روز خاطره ها نیز از اعیاد بزرگ روسیه می باشد.

آمریکا

آمریکا نیز مانند کشورهای اروپایی اول ژانویه را سال نو است. کیک، بوقلمون سرخ شده شکم پر، ماهی، دسرهای میوه از خوراکیهای مرسوم امریکاییهاست. شکلاتهای کاکائویی به اشکال مختلف با بسته بندی های زیبا بر سر میزها دیده می شود و دوستان آن ها را به یکدیگر هدیه می دهند. امسال عده ای از آشپزها دست به دست هم دادند و برای شب عید ساندویچی 3 متری تهیه کردند و در خیابان به نمایش گذاشتند و بعد تکه تکه کردند و به فروش رساندند. هزاران نفر در میدان ساعت نیویورک به هنگام تحویل سال جمع می شوند و برای ساعت 12 شب لحظه شماری می کنند. به هنگام اعلام سال نو، یک لحظه همه چراغهای خاموش و بعد روشن می شود. ناقوس کلیساها به صدا درمی آید و مردم از فرط شادی جیغ می کشند و به همدیگر سال نو را تبریک می گویند. اولین روز سال نیز تعطیل است و مردم به دیدن دوستان و برگزاری میهمانیها می پردازند.

آسیایی های مقیم آمریکا(البته منظور ایرانیها نیست) شیرینیهای خوشمزه ای درست کرده و به هنگام آغاز سال نو به همگان تعارف می کنند.

اسپانیایی های مقیم آمریکا به هنگام سال جدید میوه های تازه به ویژه انگور میل می کنند و معتقدند با خوردن میوه در آستانه سال نو زندگی ای سراسر سلامتی و شادابی را در حلول سال خواهند داشت.

 

 

 


  
  
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >